علاقهمند بدون تحقیق از تنوع کاربردی و گوناگونی فضاهای هر کدام از این فضاها استنتاج میکند که معماران اوایل قرن همگی از یک تفکر منطقی در طراحی و یک شیوه اجرایی تبعیت میکردند و نظام هماهنگ مهندسی حاصل این دوران است. اما به مدد مطالعات و پژوهش مهندسان معمار، ویکتور دانیل، بیژن شافعی و سهراب سروشیانی که گروه«معماری دوران تحول در ایران»را پی افکنده اند،کتابی انتشار مییابد که به بسیاری از سؤالات ایجاد شده در اذهان کنجکاو دانشجویان معماری پاسخ میدهد و خط بطلانی بر افسانهسرایی علاقهمندان بدون تحقیق در حوزه معماری میکشد. کتاب«معماری نیکلای مارکف»به طور دقیق و واضح به ما میگوید خرد جمعی آن دوران نتیجه خرد فردی یک معمار است که توانسته هویت روش انطباقی معماری ایران را در دوران تحول زنده نگه دارد. مارکف با پیروی ار سبک شخصی خود و با توجه به مکتب رایج آن عصر،یعنی آرت دکو و هماهنگ با اقلیم و فرهنگ ایرانی، ساختمانها و عمارهایی طراحی و اجرا کرده که میتوان به آنها حلقه وسط و محکم معماری قدیم و جدید ایران اطلاق کرد.
در این مقاله با استناد به مدارک و مطالب مندزرج در کتاب«معماری نیکلای مارکف»،از مجموعه معماری دوران تحول در ایران،سعی میشود همراه با معرفی این معمار برجسته به ویژگیهای آثار او بپردازیم.
زندگینامه
نیکلای مارکف(1621-6331)از معماران پیشروی آغازقرن اخیر در ایران است.او در رشته معماری و سپس ادبیات فارسی از دانشگاه سنت پترزبورگ فارغ التحصیل شد و به دلیل علاقه به ایران،پس از پایان تحصیلات بهعنوان افسر روسیه تزاری به این کشور آمد. مارکف پس از انقلاب کبیر روسیه در ایران ماند و این کشور را به عنوان وطن دوم خود برگزید و به حرفه معماری بازگشت.
مارکف اولین دفتر کارش را در خیابان استانبول وسپس در خیابانهای فردوسی و ارباب جمشید دایر کرد و تا وقوع جنگ جهانی دوم فعالیت پر ثمری داشت.
در ورای زندگینامه معین مارکف،یک سؤال اساسی جواب مشخصی نمییابد:چرا مارکف به ایران و هنر ایرانی تا بدین حد علاقهمند است؟
از اسناد خانوادگی او میتوان نتیجه گرفت در شهر تفلیس و در خانوادهای اعیان و صاحب منصب به دنیا آمده و بعد از پایان تحصیلات متوسطه به دانشگاه سلتنطی سنت پترزبورگ رفته است. ازاینرو میتوان گفت جوانی مارکف در بخشی از جهان ایرانی، یعنی گرجستان سپری شده اما این دلیل کافی است تا پس از اتمام تحصیل هنر و معماری به دانشکده خاورشناسی برود و زبان فارسی فراگیرد؟و یا اینکه بعد از وقوع جنگ جهانی اول و تغییر حکومت روسیه تزاری،کسوت قزاقی خود را ترک کند و در ایران بماند و معماری پیشه کند؟
در کتاب «معماری نیکلای مارکف» و در بخش زندگینامه به حوادثی که به نوعی باعث شد مارکف به ایران بیاید و ماندگار شود اشاره شده و از ماندگاری او در دوران رضاخانی سخنی به میان نیامده است.اولین کار مهم مارکف در سن 24 سالگی، مدرسه البرز است که در سالهای 1303 و 1304 ساخته شده است.بنابراین ورود او به عرصه معماری و طراحی و ساخت بناهای اموزشی دوران پهلوی اول ارتباطی به قزاق بودنش در زمان کوتای رضاخان نداشته و نتیجه نگرش جدید به طراحیهای قابل اجرا با توان ساخت و ساز ایران آن زمان میتواند باشد.اگر چه به ویژگیهای طراحی مارکف در بخش ویژه آن پرداخته میشود، اما نباید به تأثیر سه عامل مهاجرت، تحصیلبات آکادمیک و نظامیگری در شکلگیری شخصیت حرفهای او از بررسی زندگینامهاش حاصل میشود، بیتوجه بود.
مهاجرت از گرجستان به روسیه و اقامت در ایران باعث ته نشین شدن روحیه انطباقپذیری و التقاط هنر ایرانی در نگاه معمارانه مارکف میشود. اگر سن پترزبورگ آن عصر را یکی از مراکز مدرنیته یا گرایش به مدرن شدن غربی بدانیم و تهران را شهری تصور کنیم که نشانههای تجسمی تفکر تجدد در آن وجود نداشت یا به شدت اندک بود،گرجستان میتواند پلی بین دو دنیای نو و کهنه یا مثلا غرب و شرق آن سالها باشد. «فضای بینابینی که تقریبا تا صفویه ایران در جهان سمبل آن بود؛ سمبل کشوری بین دو نگاه اصلی شرق سنتگرا وغرب تجدد خواه. از طرف دیگر در برابر انتقال دانش معماری سینه به سینه و استاد و شاگردی که در اواخر دوران قاجار در ایران رواج داشت، مارکف دانش آموخته آکادمی هنر و معماری بود و میدانست چگونه ذهن هنری خود را در طراحی آزاد بگذارد و از عقل سازندهاش در زمان معماری و ساخت بنا بهره مناسبی داشته باشد. مارکف از راه مشاهده آثار برجسته معماری ایران به درک زیبایی از طریق فضای هندسی میرسد، و همچنین باحضور در آکادمی معماری سنت پترزبورگ اصول تناسبات عددی زیباییشناسی هنر غرب را فرا میگیرد.باید به این دو ویژگی نظم در برنامهریزی و وقت در اجرای آموزشهای نظامی را اضافه کنیم تا دریابیم مارکف با چه تواناییهایی توانسته نقطه عطفی در معماری دوران تحول ایران به وجود آورد.
مدرسه البرز
در کتاب بعد از ذکر سابقه فعالیت میسیونرهای آمریکایی،به خصوص دکتر جردن،ویژگیهای معماره بنای مدرسه البرز نگاشته شده است: «حجم کشیده بنا از تقارن کاملی برخورداراست که در دو انتها به دو بال برگشته منتهی میشود و ورودی در مرکز تقارن آن قرار دارد.تکرار پنجرهها و بازشوها در دو طرفبه بالهای برگشته ختم میشود. ورودی ایوانی است به تقلید از معماری دوره اسلامی که با دو شبه برج در طرفین ترکیبلی متقارن دارد.شبیه برجها احساس و تصوری از معماری باستانی ایجاد میکند.» و بعد از توضیح جزئیات بنا و شرح تزیینات کاشی و آجر ساختمان در مورد ترکیبات هندسی آن آمده است: «ترکیب و هندسه بنا مراجعی از سبکهای تاریخیاروپا از جمله سبک کلاسیک و سبک باروک دارد که پاسخگویی به نظام استقرار فضاهای آموزش در امتداد یک محور مناسب بوده است.تشابه این سبکها با شیوه معماری باستانی ایران در استفاده از تقارن،سکو،برج و کنگره به چشم میخورد.»و در پایان عناصر بیرونی ساختمان البرز همچون ایوان و تزییناتش متأثر از معماری دوران صفویه عنوان شده است.
از سوی دیگر،وقتی شیوه معماری و ساخت مدرسه البرز را از پس ظاهر ساده و بیادعایش بررسی میکنیم،درمییابیم مارکف پاسخگویی اصلیاش به دو نیاز جامعه آن زمان به صورتی هنر و معقول بوده است؛جامعهای که میخواهد به سرعت مدرن شود و یکی از راههای پیشرفتش را در تغییر سیستم آموزش قدیمی به جدید میداند؛تفکری که از دوران دار الفنون امیر کبیری در بین روشنفکران ایجاد شده بود که باید مکتبخانه به آکادمی و کلاسهایی با معلمان متنوع و تخته سیاه و نیمکت و کتاب درسی تبدیل شود.ازاین رو مارکف به جای آنکه مدارس علمی قدیمی همچون مدارس دوران ایلخانی یا صفوی را الگو قرار دهد و از حیاط مرکزی ومحور اصلی در باغ ایرانی مدد بجوید،کلاسهای مربع مستطیل مدرسه البرز را حول یک محور طولی و در دو طرف راهرو مرکزی قرار میدهد.در واقع ستون فقرات یا محور اصلی عاریت گرفته شده از باغ ایرانی همان راهرو معروف مدارس ایران در اوایل قرن است و حیاط مرکزی و حوضش که محل تجمع طلاب و علما در مدارس قدیم بود،جای خود را به فضای تقسیم مرکزی داده است؛فضایی دوار در دو طبقه که از یکی به دیگری مشرف است و ستونهای هشتگانه جفتش تصوری از یک پانتئون یا صحن مسقفی در محل برخورد ورودی اصلی و کریدور انشعابی ایجاد میکند.به عبارت دیگر بنا در ظاهر همسو با نیازهای تجددطلبانه مردم تهران 1304 است،اما در باطن همچنان متأثر از نظام تفکری متعادل و متقارن معماری ایران باستان بوده و هنر آسمانیاش را با اجرایی عاقلانه،ساده و زیبا و به شدت بیادعا در خدمت محصلان،یعنی اصلیترین کاربران این فضای آموزشی قرار داده است.
تنوع آثار
مارکف در دوران فعالیت معمارانه خود مجموعه متنوعی از ساختمان با کاربردهای مختلف طراحی و اجرا کرده است.
-دار المعلمین در سال 1298 شمسی و در زمان وزارت مرحوم میرزا احمد خان بدر تأسیس شد.پس از توسعه شهر تهران و اختصاص باغ نگارستان به ادارات دولتی و مراکز آموزشی و تغییرات متعدد در این باغ،بالاخره در سال 1307به پیشنهاد دکتر عیسی صدیق (ریاست تعلیمات عمومی وقت ایران)نقشه ساختمان یک مدرسه متوسطه کامل با رعایت سبک معماری ایران و اصول مدرسهسازی توسط مهندس مارکف تهیه و اجرا شد.در کتاب ویژگیهای این بنا چنین توصیف شده است:«ترکیب بنا با حجمی کشیده و با بالهای برگشته و نحوه استقرار آن در رابطه با محوربندی محوطه از ویژگیهای هندسی کلاسیک بهره برده است.»و درباره اصلیترین نکته ظاهری بنای دار المعلمین،یعنی ترکیب زیبای پنجرههای رواقی و ستونکهای با نیم سر ستون رومی نوشته شده:«عنصر تکرار شونده در نمای جنوبی ترکیبی از سه پنجره و دو ستون دارد که سه بار در امتداد هر بال تکرار میشود،و به قسمتی پیش آمده ختم میگردد که نمایی با سه پنجره دارد.ترکیب دو ستون بین پنجرهها در بدنههای اصلی بارها مورد استفاده قرار گرفته است.»
همان طور که در شرح مفصلتر نماهای این بنا در کتاب آمده.عنصر اصلی ایجاد کننده زیبایی و تعادل در ظاهر ساختمان تکرار موسیقایی پنجرهها بهعنوان فضای باز و دیوارها بهعنوان فضاهای بسته و ستونها بهعنوان حد فاصل این دو فضای خالی و پر است.بعدها مارکف از این ترکیب موزون غرب و شرق،پنجره رواقی و ستون و تاریک و روشنی در بیشتر آثارش بهره برد،به طوری که مجموعه پنجره و ستونهای هر بنا توسط حجمهای سنگین آجری مثل قابی محکم این مجموعه زیبا را از فضای تهی اطراف جدا میکند و در برابر دیدگان بازدید کنندگانش قرار میدهد.
-در مدرسه فلاحت که به سال 1308 توسط مارکف در کرج بنا شده، همان ترکیب موزون نمای شرقی و عملکرد غربی در ارتفاع بیشتر، خود را نشان میدهد.گوشههایی که از بالهای بنا را به بدنه اصلی آن متصل میکند همچون بناهای عظیم دوره ساسانی مستحکم مینماید و لبههای آن توسط کنگرههای سه پلهای مشابه آنچه در تخت جمشید دیده میشود مشخص شده است.در مورد بامهای این بنا در کتاب چنین نوشته شده:«شکل لبه بام در برجها متفاوت و شامل تکرار کنگرههاست.کنگرهها با احجام ساده مکعبی بیشباهت به برجهای قلعه نیستند.»
این نگرش مارکف که استحکام در بنای آموزشی به محصلین و معلمین احساس امنیت و آرامش میدهد راه حل مناسب مارکف است در برابر دوران پر تلاطم ایران آن زمان که توسعه صنعتی بدون پشتوانه فرهنگسازی باعث شده بوده جامعه ایران با ذهنی مغشوش و دلی نگران وارد قرن بیستم بشود و حجم بناهای ساخته شده توسط مارکف همچون دروازههای ملل در تخت جمشید به ایرانیان این قوت قلب را میداد که به پشتوانه قدرت پایدار و مستحکم فرهنگ ایرانی، این شتاب بالاخره متعادل و آرام میشود و ایرانی جدای از مدرن شدن نیاز دارد هویت باستانی خود را بازشناسایی کند.
-دانشسرای مقدماتی تهران را میتوان اوج بناهای ترکیبی مارکف برای فضاهای آموزشی دانست، دیوارهای صاف و ساده و آجری ترکیبی رؤیایی با ردیف ظریف کاشیکاریهای قاب پنجره و سر درها دارد.
ترکیب موزون رواق پیش امده با پنجرههای مستطیل طبقه دوم همان قدر هماهنگ است که قرارگیری کلاسهایی ا ابعاد مختلف در یکه راهرو سراسری موازی همین رواقهای نیمه باز با ستونهای مستطیلی کلش. ترکیب طلایی دیگر دانشسرا گسترش کلاسها در محور طولی و ورودی و آمفی تئاتر در محور عرضی است به طوری که در راستای همان محورپر تحرک و ورودی،آمفی تئاتر نعلی شکل با صندلیهای چوبی مستقر و پلکانش قرار گرفته؛تضادی بین حرکت و سکون؛حرکت برای ورود به دانشسرا و سکونبرای فراگیری دانش،و این تضاد در قلب بنا قرار گرفته است؛باز هم تعادل متقارن بین دو عنصر متضاد.
در کتاب با ذکر سندی از کتاب «یادگار عمر»،نوشته عیسی صدیق،چنین آمده است:«بیرون دروازه دولت زمین وسیع و مسطحی وجود داشت که متعلق به وزارت فرهنگ بود و شاگردان دوره سوم متوسطه در شمال شهر در آن فوتبال بازی میکردند.در سال 1312 وقتی قانون تربیت وضع و مقرر شد که 25 دانشسرای مقدماتی ظرف پنج سال تأسیس گردد،وزارت فرهنگ زمین بازی مذکور را به دانشسرای تهران تخصیص داد و در سال 1314 به مهندسی مارکف ساختمان آن را اغاز کرد.»و بالاخره این ساختمان در 17 دی ماه همان سال افتتاح شد.ذ-در معرفی ساختمان پست در کتاب نوشته شده:«روز سوم مرداد 1313،یکصد و بیست عدد کارت دعوت برای افتتاح عمارت جدید پست که دو روز بعد یعنی 5 مرداد انجام میگرفت،برای نمایندگان و رئیس مجلس از طرف رئیس الوزرا ارسال شد.»و سپس به قرار گیری زمین آن در اطراف میدان مشق اشاره میشود و اینکه محل پست خانه به جای قراول خانه های قبلی،در حد جنوبی میدان در نظر گرفته شد.ساخت بنای پست طولانیترین پروژه مارکف محسوب میشود و این مسئله درست در اوج دوران توسعه پهلوی اول است.این بنای معظم با نمای آجری و سنگی با ترکیبی متقارن در ضلع جنوبی میدان مشق-مکانی که قرار ود مرکز اداری شهر باشد- ساخته شد.
بنای پست نمایشیترین کار مارکف است.بقیه ساخت و سازهای او یا در دل باغ و حیاطی پیرامونی ساخته شده و یا به وسیله خیابانهای کم عرضی احاطه شدهاند.برعکس تمامی نمای ورودی بنای پست از سمت دروازه میدان مشق یا همان دروازه دولت به خوبی خودنمایی میکند و در برابر بناهایکم عرض اطاف طول ساختمان پست و بیرون امدگی مختص ورودیاش با صلابت حجم گسترده و موزونش را به نمایش میگذارد.
توضیح نویسندگان کتاب چنین است:«مارکف در استفاده از شیوه آرت دکو در این بنا،این بار عمدتا متوجه مراجع سبکهای تاریخی کلاسیک و باروک است.با وجود استفاده از حیاط مرکزی در طرفین بنا و هندسه هشت ضلعی در ورودی از آن جا که این عناصردر اشکال خالص معماری ایرانی و اسلامی مورد استفاده قرار نگرفتهاند،چندان تأثیری در تغییر جهت گرایش اصلی ساختمان به سمت معماری دوره اسلامی یا باستانی ایران ندارند.»
عملکرد اداری و به خصوص عملکردی که در چند سده قبلترش در میان مردم سابقه نداشته به نظر میرسد مارکف را بر آن واداشته که به جای بهرهگیری از تقارن و تعادل و عناصر معماری ایرانی، از قدرت و تأثیرگذاری باروک سود جوید،چرا که مردم آن زمان باید به اداره جدیدی اطمینان میکردند و بستههای پستی خود را به آن جا میسپردند.این ویژگی کارکردی در بنای پست باعث شده برای تفاوت آن با ساختمان مشابه چنین عملکردی در یکی از کشورهای اروپا ظاهرا به استفاده از قوس پنجرهها و سر ستونهای هخامنشی در نیم ستونهای نما اکتفا شود.اما در واقع فضای غالب و درونی بنا همچنان دارای روحیه تعادل و تقارن چیدمانهای حجمی با در نظر گرفتن روحیه انسان ایرانی است.
از طرفی بنایپست را میتوان شاخصترین معماری پیرو سبک آرت دکو در ایران نامید.
آرت دکو در جهان و ایران
در بخش آر دکو و جریانهای موازی معماری در اروپا و آمریکا، در کتاب این مطلب قید شده که،«در دهههای 20 و 30 میلادی شاهد بزرگترین مباحث در طراحی هستیم.در این دوره جدالی عظیم بین حامیان سرسخت سبک مدرن و حمایت کنندگان جدی طراحی پیرو سبکهای تاریخی در جریان بود.حامیان سبک مدرن (MOdern style) معتقد بودندکه میبایست معماری بیپیرایه، ساده،و تجریدی باشد و از استفاده از تزیینات و مراجع تاریخی اجتناب کند.مدافعان سبکهای تاریخی از این بحث مدرنیستها متغیر میشدند.آنها بر تصمیم خود بر حمایت از تداوم کاربرد سبکهای تاریخی پافشاری میکردند.در این مناقشه تمایزات ارت دکو مشخص شد؛طراحان و معماران آرت دکو در جنگ حادث بین دو گروه راه مصالحه و میانهروی را انتخاب کردند.»
شاید انتخاب این سبک معماری از طرف مارکف برای طراحیهایش به خاطر وجود مصالحهجویی و میانهروی کهنه و نوی است که محتوای آرت دکورا شکل میدهد.شاید هم مارکف همچون معماران دورتر از مرکز مدرن جهان،یعنی شهرهایی مثل پاریس، میلان و برلین و مشابه همکاران آمریکاییاش ترجیح داده با احتیاط وارد دوران مدرن شود و همه داشتهها و باورهای خود را یک باره فراموش نکند.شاید هم در تحلیل جامعه رو به رشد،دو گانه و غیر همگن،اما پیرو مکتب عرفی،صلح و میانهروی آرت دکو بهترین گزینه معماری بود.از طرفی در تحلیل تاریخی دوره پهلوی اول،تاریخدانان متفق القول هستند که ملت و دولت ایران آن زمان با هم وارد مرحله گذار از گذشته به عصر جدید شدند و تجسم عینی و حجمی این گذار چیزی جز طراحی به روش آرت دکو نمیتوانسته باشد.به هر علتی که باشد،آرت دکو مکتب غالب نیم قرن گذشته ایران محسوب میشود و تقریبا تعادل متقارن و ریتم موزون بناهای متأثر از آرت دکو تا اوایل دهه چهل و تا دوران حرکت پر شتاب ایران به سوی تمدن جهانی قابل شناسایی است.شاید بیدلیل نیاشد که وقتی امروز به بناهای مارکف نگاه میکنیم،استحکام و تعادلش به ما یادآوری میکند که در گذشته نه چندان دور این کشور،پایداری ظاهری یک بناچه کمک مهمی به القای حس آرامش و اطمینان در میان شهروندان تهرانی میکرده است.
دیگر آثار
* عمارت مشیرالدوله پیرنیا: این خانه، در انتهای بن بست پیرنیا در خیابان لالهزارنو و کمی پایینتر از چهارراه کنت واقع است و در آغاز مشروطهٔ دوم به سفارش ِ مشیرالدوله ساخته شد که در سن پترزبورگ با مارکف صمیمیت پیدا کردهبود. این ساختمان که خاطرهٔ انشای فرمان مشروطیت، تدوین قوانین جدید دادگستری و نگارش کتاب تاریخ ایران باستان و دیگر آثار مشیرالدوله پیرنیا و زندگی روزمره و مرگ و حتی مجلس ختمش در دوره رضاشاه را در خود دارد، پس از انقلاب اسلامی به عنوان بنای تاریخی به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسید و با انجام تعمیرهایی، اینک مرکز موسسه طب اسلامی است.
* ادارهٔ پست و تلگراف تهران (1307): این بنا درسال ۱۳۰۷ هجری خورشیدی با صرف هزینهٔ پانصد هزار تومان و با مساحت ۱۵ هزار متر مربع درخیابان سپه امامخمینی فعلی) تأسیس شد. بخشی از این ساختمان که در کنار سردر باغ ملی است و قبلاً اداره گمرکات پست بوده، به موزه تبدیل شدهاست. از ویژگیهای سبک معماری ِ دورهٔ پهلوی اول که در ساختمان موزهٔ پست هم به کار رفته، ترکیب ِمعماری دورانهای مختلف تاریخی در ایران و غرب است.
* ساختمان بلدیه طهران(1261) : واقع در میدان توپخانه که در دوران محمدرضا شاه تخریب شد.
* مدرسهٔ ژاندارک (1265):مدرسه ژاندارک واقع در منطقه ۱۲ شهر تهران، حد فاصل خیابان جمهوری، منوچهری، لالهزار و فردوسی به همراه کلیسای مجاور به عنوان یکی از آثار ملی و با شماره ثبت ۲۹۲۸ به عنوان مدرسه و کلیسای ژاندارک به ثبت رسیده است. مدرسه ژاندارک جزو مدارسی است که فرانسوی ها در ایران تاسیس کرده اند. این مدرسه توسط دختران تارک دنیا برای تحصیل دختران ارمنی ایرانی تاسیس شد و در ابتدا به صورت دارالایتام اداره میشد. از دوران ناصری به بعد این مدرسه از دختران مسلمان نیز ثبتنام به عمل میآورد.
* دبیرستان البرز (1304): یکی از دبیرستانهای معتبر و قدیمی شهرتهران است و به خاطر نمای رشته کوه البرز در پس، دبیرستان البرز نام گرفتهاست. این دبیرستان در نزدیکی چهارراه کالج قرار دارد. مساحت کل دبیرستان که بخشی از آن به دانشگاه صنعتی امیرکبیر اختصاص یافته ۴۵ هزار متر مربع است. این دبیرستان ۱۱ هزار مترمربع زیربنا و ۱۰ هزار متر مربع فضای سبز دارد.
* دانشسرای عالی (1307)
* مدرسه عالی فلاحت (1308)
* خانه استادان مدرسه عالی فلاحت (1308)
*مدرسه جدید دارالفنون (1308): امیرکبیر محل ساختمان را خود شخصاً در مجاورت کاخهای سلطنتی و در مکانی که سربازان آموزش نظامی میدیدند با موافقت ناصرالدین شاه انتخاب کرد و به میرزارضاخان مهندس تبریزی که یکی از پنج نفر محصل اعزامی به لندن در زمان عباس میرزا بود دستور تهیه نقشه ساختمان را داد. نقشه ساختمان با استفاده از طرح عمارت سربازخانه ولیچ انگلیس در اواخر سال ۱۲۲۹ آماده و محمدتقی معمارباشی به احداث آن مأمور شد و کار را آغاز کرد. قسمت شرقی بنا در سال ۱۲۳۰اتمام یافت. هشتاد سال پس از فعالیت و در سال ۱۳۰۸ ساختمان مدرسه به دستور اعتمادالدوله وزیر وقت معارف تخریب شد و ساختمان فعلی با نقشهٔ مارکوف مهندسی روسی ساخته شد.
* زندان قصر(1307): زندان قصر در تاریخ ۱۱ آذرماه ۱۳۰۸ به دست رضا شاه افتتاح گردید. فاز اولیه زندان که در آن زمان افتتاح شد ۱۹۲ اتاق بود با گنجایش ۸۰۰ زندانی.بعدها و تا زمان ساخت زندان اوین در دهه چهل، این زندان تنها زندان پایتخت بود. در این دوران زندان قصر توسعه زیادی پیدا کرد. پس از انقلاب اسلامی ایران این زندان محل حبس زندانیان غیر سیاسی بود. در سال ۱۳۸۳این زندان تعطیل وشهرداری شروع به تخریب بخشهائی از زندان نمود که باپیگیری کانون زندانیان سیاسی قبل از انقلاب با ثبت زندان به عنوان آثار ملی در سازمان میراث فرهنگی ازتخریب آن جلوگیری ومتعاقباوسیله شهرداری به باغ موزه تبدیل گردید.البته در این میان تا قبل از ثبت محل ، زندان زنان سیاسی تخریب شد. سرانجام این باغ موزه در تاریخ 14 آبان ماه 1391 با حضور شهردار تهران و جمعی از هنرمندان برای بازدید عموم رسما" افتتاح گردید.
* خانهٔ پروفسور عدل (1310): مارکوف روسی در سال 1310 با تلفیقی از سبک معماری روسی و تزیینات ایرانی، بنایی را در 2700 مترمربع مساحت در تهران، چهارراه سپه، تقاطع خیابانهای ولیعصر (عج) و امام خمینی (ره) ساخت و مدتی بعد، پروفسور عدل، پدر جراحی مدرن ایران در آن ساکن شد. بر اساس گفتههای وکیل مالک و همچنین نوع معماری، این خانه توسط یک معمار روسی ساخته شده است. خانه پروفسور عدل دارای 2700 متر مربع عرصه و حدود 1000 متر مربع زیربنا، شامل یک طبقه ساختمان اعیانی با زیرزمین همراه با آپارتمان سرایدار و سینمای خانگی است. پلان این خانه از نوع روسی شامل بخشهای خصوصی، پذیرایی، محل بیتوته مهمان، مطب، منزل سرایدار، راننده، خدمه، همراه با 3 ورودی است. سطوح داخلی بنا با اندود گچ ساده است ولی در سقف از گچبری استفاده شده است. همچنین در بخش شرقی بنا از کاشیهای خشتی منقوش در ازاره دیوار استفاده شده است. نماهای خارجی این خانه ترکیبی از آجر و گچ سفید بوده و در قسمت رخ بام با گچبری تزئین شده است. این خانه به تملک دولت درآمد و تبدیل به دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام شد. خانه پروفسور عدل در سال 1377 توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره 2081 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
* مؤسسه تحقیقات رازی (1310-1312)
* ورزشگاه امجدیه سابق.شهید شیرودی فعلی(1313): ورزشگاه شهید شیرودی (امجدیه) یک ورزشگاه دو و میدانی در تهران است که تا پیش از سال ۱۳۸۸ خورشیدی از ورزشگاههای معروف فوتبال در ایران بود و از آن سال دیگر مسابقات فوتبال در آن برگزار نمیشود. این ورزشگاه در مجموعه ورزشی شهید شیرودی قرار دارد. ورزشگاه امجدیه در سال ۱۳۰۶ خورشیدی، ده سال پیش از آن که فدراسیون فوتبال ایران تأسیس شود، در باغ اهدایی امجدالسلطنه برپا شد. این ورزشگاه محل بسیاری از رویدادهای تاریخی و بهیاد ماندنی فوتبال ایران بودهاست.
* دبیرستان فیروز بهرام (1311): دبیرستان فیروز بهرام از دهش رادمنش بهرامجی بیکاجی به یادگار از فرزندش فیروز که در آغاز شهریور ۱۲۷۴هجری خورشیدی (۱۸۹۵ میلادی) در هندوستان زاییده شده و در هشتم دیماه ۱۲۹۴ (۱۹۱۵) جهان را بدرود گفتهاست بنام دبیرستان فیروز بهرام نامگذاری گردید. این دبیرستان در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۱۱ خورشیدی بر روی زمین انجمن زرتشتیان پایه گذارده شد و به سرپرستی نیک اندیش اردشیر کیامنش و به رهنمونی و دستیاریارباب کیخسرو شاهرخ آغاز و انجام و در دوم دیماه همان سال گشایش یافت.
* کارخانه و شهرک مسکونی کارخانه قند ورامین (1313): نخستین کارخانه قند ایران و خاورمیانه است که در سال ۱۳۱۳ خورشیدی توسط نیکلای مارکوف، ساخته و در سال ۱۳۸۴ به بخش خصوصی واگذار شدهاست. این کارخانه در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیدهاست.
* کارخانه و خانه مدیر کارخانه قند کرج (1313)
* دبیرستان انوشیروان دادگر (1315) : دبیرستان انوشیروان دادگریکی از دبیرستانهای قدیمی و زرتشتی شهر تهران در خیابان انقلاب، بین خیابانهای حافظ و ولیعصر، کوچه سعید واقع شده و در ضلع شرقی این مدرسه دبیرستان البرز واقع است. وقتی ساخت دبیرستان فیروز بهرام به پایان رسید، ایجاد دبیرستانی مخصوص برای دختران ضروری به نظر آمد. این بنا توسط بانوی خیرخواهی به نام خانم راتن بایی بانجی(جی تاتا) از سلسله موبدان و ساکن نوساری هندوستان با سرمایه اولیه یکصد هزار روپیه ساخته شد.
* مسجد امینالدوله (1324): خانم فخرالدوله اوایل سلطنت محمد رضا پهلوی به سال 1324 شمسی مبادرت به ساخت مسجدی به نام پدر شوهرش« امین الدوله» نمود . این مسجد در جنوب دروازه شمیران ( میدان ابو علی سینا ) و ضلع شمالی خیابان شهید مشکی و غرب کوچه دوازدهم قرار دارد. ساخت بنای مسجد را به مارکف روسی که آن زمان در معماری ایران از شهرتی بسیار بر خوردار بود ، سپرد .
* کارخانه سیمان تهران
* کلیسای حضرت مریم (1317-1324): کلیسای حضرت مریم مربوط به دوره پهلوی است و در تهران، خیابان میرزا کوچک خان واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۲۳۷ بهعنوان یکی ازآثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست. کلیسای حضرت مریم در سال 1324 با هزینه شخصی فردی خیر بنام رومان عیسی یان بنا گردیده و معمار آن نیکلای مارکف بودهاست. این بنا بین سالهای ۱۳۲۴ تا ۱۳۴۹ دفتر اصلی و محل سکونت اسقف اعظم ارامنه بودهاست که بعدها به کلیسای سرکیس مقدس انتقال یافت.
* ساختمانِ سینگر: این بنا در چهارراه ِمخبرالدوله تهران واقع است. در ساخت ِ این بنا مارکف معماری ِ اروپایی ِ معمول را دنبال کرد و آن را به صورت ِ نئوکلاسیک ساخت که منعکس کنندهٔ معماری ِ کلاسیک ِ قرن ۱۶ بود.
* همکاری در نوسازی سفارت ایتالیا
* همکاری در ساخت موزه ایران باستان با طرح آندره گدار
* همکاری در ساخت دانشگاه تهران
مارکف برای شهرداری تهران کار میکرد و ساختمانهای زیادی در تهران و شهرهای اطراف آن ساختهاست.
در تمامی این آثار و دیگرکارهای طراحی و معماری مارکف ویژگیهای مشترکی میتوان یافت.قدرت نگاه معمارانه مارکف وقتی دو چندان میشود که نه تنها کاربری یناها،بلکه شرایط بحرانی ایران بین سالهای 1313 تا 1324 (تغییر شاه و جنگ جهانی دوم)چندان در روش شخصی او تأثیری نداشته و شرایط محیطی،ترکیب متقارن و موزون عملکرد بنا با دیدگاه کاربرانش و مهمتر از همه تعادل بین عناصر ظاهری عاریت گرفته شده از گذشته با ترکیبهای متناسب فضایی مدرن و محتوای معماری باستانی ایران همگی به طور متداوم و پیوسته در بناهای ساخته شده مارکف به چشم میخورد. بااینحال نویسندگان کتاب «معماری نیکلای مارکف» جدای از بررسی اجمالی زمینههای مؤثر بر معماری مارکف،با تحلیل موشکافانه این آثار،خواننده را نه تنها با معماری مستقل هر بنا و تعامل مارکف در طراحی آن اشنا میکنند،بلکه به طور غیر مستقیم شرایط ایران در مرحله گذار از گذشته به نو را نیز از نظر دور نگه نمیدارند. نکته حائز اهمیت در کتاب وجود بخش پایانی«معماری مارکف و مراجع آن»است،چرا که خواننده دقیق پس از مطلعه سوابق تاریخی و تحلیلهای کارشناسانه هر بنا،نیاز دارد با کلیت آثار مارکف آشنا و مراجع آن به طور یکپارچه به او معرفی شود.ازاینرو وجود 561 صفحه متن فارسی و بیش از صد عکس منحصر به فرد در کتاب، باب تازهای از شناخت معمری ایرانیان گذشته نزدیک پیش روی دانشجویان و معماران معاصر و علاقهمندان امروزی میگشاید تا شاید فتح بابی باشد که چگونه میتوان میراث معماری معاصر را برای نسلهای بعدی قابل شناخت کرد.
مهندسان ویکتور دانیل،بیژن شافعی،سهراب سروشیانی و به طور کلی گروه «معماری تحول در ایران» به درستی با تمرکز و مطالعه روی معمارانی همچون نیکلای مارکف،کریم طاهر زاده بهزاد، گابریل گورکیان،وارطان هوانسیان،پل آبکار،محمد علی فروغی،علی صادق،کیقباد ظفر و رولاند دوبرول و انتشر کتابی همسان مارکف که اختصاصبه معماری کریم طاهر زاده بهزاد داشته،نزدیک به ربع قرن است مطالعات منسجم و فراگیری دارند و با توجه به کمبود اسناد و تغییرات شدید شهر تهران و تخریب آثار معماری در این کلان شهر سختی کار آنها بیشتر معلوم میشود.همچنان منتظر انتشار تحقیقات این گروه وکتابهای جدید آنها هستیم.
نویسنده: شاد مهر راستین
مطالب مشابه
همراه معماری آرل باشید