رنگ در معماری
این مقاله شامل مطالبی در خصوص صفات رنگ؛ نقش رنگ در معماری داخلی ؛ تاثیر و روانشناسی انواع رنگها ؛ رنگ آبی در معماری اسلامی؛ رنگ در دکوراسیون ؛ رنگ مناسب برای اتاق خواب و سایر مطالب سودمند در خصوص انواع رنگ و تاثیر آنها بر محیط میباشد که در چند قسمت به تدریج در وبسایت درج میگردد.
قسمت اول: صفات رنگ
یکی از ملاحظات روانشناختی رنگ که در کاربرد هنری رنگ اهمیت دارد، بررسی تأثیر متقابل رنگ ها است. جلوه یا اثر هر رنگ در جوار رنگ دیگر تغییر می کند هر رنگ نسبت به دیگری میزان تیرگی یا روشنی ذاتی اش را می نمایاند. معکوس کردن این ترتیب طبیعی، ناسازگاری رنگی به بار می آورد. هر رنگ دارای سه صفت یا سه بُعد دیداری مستقلا ً تغییر پذیر است : فام، درخشندگی و پرمایگی.
فام رنگ
صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسله ی رنگی (از قرمز تا بنفش) معادل با نور طول موج های مختلف در طیف مرئی مشخص می کند. قرمز، زرد و آبی را فام های اولیه می نامند و چون مبنای سایر فام ها هستند رنگ های اصلی نیز نام گرفته اند. فام های ثانویه عبارتند از: نارنجی، سبز و بنفش که از اختلاط مقادیر مساوی از دو فام اولیه حاصل می شوند. فام های ثالثه از اختلاط فام های اولیه و ثانویه به دست می آیند: زرد- نارنجی (پرتقالی)، قرمز- بنفش (ارغوانی)، بنفش- آبی (لاجوردی) آبی- سبز (فیروزه ای)، سبز- زرد (مغز پسته ای). فامهای نامبرده را با ترتیبی معین در چرخه ی رنگ نشان می دهند.
در چرخه ی رنگ فام های ثانویه و ثالثه ای که بین یک زوج فام اولیه جای گرفته اند دارای روابط خویشاوندی هستند و در کنار هم ساده ترین هماهنگی رنگی را پدید می آورند. مادامیکه این رنگها با رنگهای خالص سفید و سیاه ترکیب شوند ایجاد بیشماری از رنگها و سایه های مختلف می نمایند.
درخشندگی رنگ
دومین صفت رنگ است و درجه ی نسبی تیرگی و روشنی آن را مشخص می کند (غالباً نقاشان اصطلاح رنگسایه را نیز در همین معنا به کار می برند). معمولاً درخشندگی رنگ های فام دار را در قیاس با رنگ های بی فام می سنجند. در چرخه رنگ، زرد بیشترین درخشندگی (معادل خاکستری روشن نزدیک به سفید) و بنفش کمترین درخشندگی (معادل خاکستری تیره ی نزدیک به سیاه) را دارد.
پرمایگی (اشباع) رنگ
سومین صفت رنگ است و میزان خلوص فام آن را مشخص می کند(گاه واژه ی شدت را در این مورد به کار می برند). فام های چرخه رنگ صد در صد خالص اند ولی در طبیعت به ندرت می توان فام خالصی یافت. همچنین کمتر رنگیزه ای حد اشباع فام مربوطه در چرخه رنگ را داراست .
رنگهای درخشان به تنهایی جذاب هستند اما اگر در یک الگو یا ردیفی منظم قرار گیرند از نظر بصری تأثیر بیشتری خواهند داشت. این نوع آرایش یک ساختار ساده را بر این رنگها حاکم می کند و در نتیجه یک مفهوم و یا نوعی نظم را ورای حضور محض رنگها منتقل خواهد کرد.
دیوارها و پیش زمینه های روشن رنگهای سرد، مختصر کاهش در دمای بدن نگرنده ایجاد می کنند و رنگهای گرم باعث مختصر افزایش دمای بدن می شوند. به لحاظ بصری، رنگ گرم پیش می آید و رنگ سرد پس می نشیند.
پنجره ها و مبلمان با زمینه رنگ و سایز متوسط در مبلمان و پنجره هایی با سایز بزرگ، شاهد آن خواهیم شد که رنگ آنها با یکدیگر مخلوط خواهد شد و از لحاظ تأثیر گذاری بر محیط غالب خواهند شد و ثبات از بین خواهد رفت و تلویحاً نوعی تکان بصری ایجاد خواهد نمود. با مبلمان و پنجره های متوسط و با رنگی متعادل و متوسط خواهیم توانست ترکیب بندی با ثبات داشته باشیم. هر ترکیب بندی را می توان کارآمد دانست به شرط اینکه عناصر صحنه به طور موثر با بینندگان مورد نظر آن ارتباط برقرار کند. در اغلب موارد نکته اساسی در شناسایی عناصر کلیدی صحنه نهفته است تا با نظم مبلمان و میزان نور، آنها را از دل سایر عناصر تصویری متفرقه بیرون بکشید. همین اشیاء مزاحم، صحنه ها را مخدوش می کنند و همچنین بهتر است به جای تمرکز زیاد روی جزئیات خیلی خاص، تنها روی ساختار کلی صحنه تمرکز کنید چرا که تأثیر آنها در مقابل ترکیب بندی عمومی بسیار سطحی است.
ملحقات تیره از این رو چشمان ما را به سمت رنگ تیره تر می کشند و ما در روشی قادر خواهیم بود ملحقات و اثاثیه ها را نظم دهید تا هادی دید و کیفیت بصری روان باشند.
قسمت دوم : تأثیر و روانشناسی انواع رنگ در معماری داخلی
رنگ ها می توانند به شیوه های مختلف تأثیراتی بنیادین در زندگی بر جای گذارند که از جمله مهم ترین آنها می توان به تأثیر آنها بر احساسات اشاره کرد. جهانی که انسان در آن زندگی می کند، متشکل از هزاران رنگ و تونالیته های مختلفی است که موجودات و اشیاء را برای ما جذاب تر و حتی به گونه ای معنوی، عمیق تر نشان می دهند. هر کدام به سبب ویژگی های شیمیایی و روانشناسانه ای که دارا هستند، منبع مهمی از انرژی، در جهت فزونی سلامت و نشاط روح و روان در انسانها به شمار می روند. جهانی تک رنگ با تونالیته های محدودی را، با طبیعت اطراف خویش مقایسه کنید و یا خود ساکن شهری سیاه و سفید بدانید، بدون هیچ کنتراستی و هیجانی. معنای زندگی تغییر یافته و سردی و مردگی بر همه جا حاکم می شود. فضایی بی روح و عاری از هر جنب و جوشی که تشنه جرعه ای رنگ است. مسأله رنگ به سبب تأثیرات مهم روانشناسانه اش، در مقوله شهر و فضاهای معماری امری مهم به شمار می رود، تا بدانجا که تخصصی با عنوان رنگ بندی و رنگ شناسی فضاهای شهری در بین هنرمندان مطرح شده است.
هماهنگی در رنگ مثل هماهنگی در نت های موسیقی است و از اهمیت ویژه ای در ایجاد هارمونی مناسب و چشم نواز به مانند قطعه موسیقی برخوردار است.
برای رسیدن به اهدافی همچون کارکرد مناسب، زیبایی بصری، هارمونی فضایی، و تأثیر محیطی و روانی مؤثر و مثبت در طراحی داخلی، مستلزم استفاده هماهنگ، منسجم، معنیدار و زیبا از عناصر طراحی است. در یک طرح مطلوب همه عناصر و اجزاء در نسبت به تأثیرات کیفی و معنایی که به فضا اعمال می کنند در ارتباطی تنگاتنگ با هم قرار دارند. بر این اساس، موفقیت هر طرح بستگی کامل به چگونگی ترکیب عناصر و الگوهای سه بعدی فضا دارد. تجربه سالیان دراز کار با رنگ ثابت کرده است که رنگ ها نیز مثل انسان ها از جهات مختلف با یکدیگر مرتبط اند و سلیقه ها و صفات مشترکی دارند و یا برعکس متضاد یکدیگرند. شاید تصور کنید که نارنجی و سرخ متضاد همند، در حالی که در دایره رنگ کنار هم قرار می گیرند و دارای هارمونی هستند. خریدن یک دایره رنگ، که در آن نحوه ارتباط رنگ ها و چیدمان آنها و رنگ های مکمل مشخص شده است و در اکثر فروشگاه های لوازم هنری وجود دارد، با ارزش است تا قبل از خریدن زرد گریپ فوروتی و سبز زیتونی برای رنگ کردن اتاق خواب، نگاهی به آن بیندازیم.
رنگ بندی اتاق ها و استفاده از مصالحی که بتواند خصوصیات رنگی و بافت مورد نظر ما را برآورده سازد بسیار مهم و در عین حال قدرت اعمال نفوذ بر تغییرات کالبدی فضا را نیز داراست، کارهایی که برای تعدیل و تقسیم بندی دیواره های رنگی انجام می گیرند می تواند به عنوان ایده ای برای تعیین کالبد فیزیکی فضا نیز عمل کند و جنبه های کاربردی طراحی را با معیارهای زیبا شناختی همراه سازیم. به عنوان مثال مسأله روشنایی و استفاده از نور طبیعی در طراحی یک اتاق بسیار مهم است ولی نحوه کنترل نور، انتخاب رنگ و مصالحی که نور را از خود عبور می دهند به خلاقیت و قدرت طراح در ایجاد هماهنگی، که به کارکرد روشنایی اتاق و مطلوبیت فضا بستگی دارد.
استفاده از چرخه رنگ، روشی مطمئن برای یافتن رنگ های متناسب با رنگ مورد نظر ماست. چرخه رنگ متشکل از دوازده رنگ است که سه رنگ قرمز، زرد و آبی در آن رنگ های اولیه و رنگ های میان آنها به عنوان رنگ های ثانویه شناخته می شوند. هر رنگ در این چرخه می تواند با رنگ های کناری خود که رنگ های هم خانواده اش محسوب می شوند و همچنین رنگ مقابلش که رنگ مکمل آن است به خوبی ترکیب شده و نتیجه ای زیبا و موزون بیافریند. استفاده از رنگ های هم خانواده که در چرخه رنگ در کنار هم قرار گرفته و به اصطلاح همسایه هستند ترکیبی ملایم و هماهنگ را ایجاد می کند که نگاه بیننده را به راحتی از یکی به دیگری رهنمون می شود.
استفاده از یک رنگ با میزان کمی از رنگ مکمل آن چنانچه به درستی و در اندازه های صحیح صورت گرفته باشد نتیجه ای درخشان و چشمگیر می آفریند و بر جذابیت مجموعه رنگی حاضر می افزاید و مانع غالب شدن کامل یک رنگ بر فضای اتاق می شود.
چنین عواملی در انتخاب رنگ برای بناها، دکوراسیون داخلی و مبلمان فضا، رویکرد های مختلفی را در طراحی ایجاد می کنند. رنگ یکی از عوامل تعیین کنند سبک و سیاقی است که بدان طریق با محیط پیرامون خود ارتباط بر قرار می کنیم و بیشتر از هر عامل مستقل دیگری می تواند فضای کسالت بار و یکنواخت اطراف را به مکانی روح بخش مبدل سازد. عوض کردن رنگ دیوار ها می تواند بیش از تغییر مبلمان یا حتی ساختار یک اتاق، نتایج چشم گیری به بار آورد. تا کنون خانه های بسیاری به رنگ بژ و کرمی و تنالیته های آن رنگ آمیزی شده اند و رنگ استاندارد معمول برای خانه های جدید مگنولیایی است اما باید تصور نمود که در شرایط مختلف اجتماعی و به خصوص اقلیمی، چگونه باید از این رنگ ها استفاده کرد و یا دیوار هایی به رنگ های ملایم و نامحسوس مثل استخوانی، برای زندگی کردن بسیار مناسبند، اما ایجاد کنتراست در آنها با انتخاب رنگ های خاص در لوازم جانبی منزل و روکش ها و رومبلی ها باعث روح بخشی به فضا می شود.
برای آنکه بتوانیم ارتباطی درست میان طبیعت خود با دکوراسیون داخلی خانه برقرار سازیم، باید بیاموزیم که ترس از متفاوت بودن با سایرین را از خود برانیم، مشکلی که امروزه بسیار با آن در گیریم و بسیاری از طراحی های معماری و داخلی را تحت الشعاع قرار می دهد. نمی توان در جامعه ای سیاه و سفید، تفکری رنگی داشت و فردایی بهتر را تصور کرد. غالباً خود را در حصاری از رنگ هایی به تحمیل عرف و جامعه «معقول» و «بی روح» و بی رمق قرار می دهیم، رنگ هایی که مانع از بروز احساسات و نمایان شدن خود واقعی ما می گردد.به منظور کمک برای ایجاد فضایی مطلوب و دلنشین در محیط زندگی خود و بهره گیری هر چه بهتر از رنگ ها، لازم است اطلاعات گسترده تری درباره ارتباطات فردی خویش با رنگ ها نایل شویم و مواردی را درک کنیم که علاقه مندی یا بیزاری به رنگ های خاص را در مورد ما آشکار می سازد. با بذل توجه بیشتر به قدرت رنگ ها در خانه های خود ممکن است از آنچه به واسطه این کار نمایان می شود به شکلی خوشایند یا ناخوشایند غرق حیرت شویم. رسیدن به ترکیب رنگ مناسب در اتاق، لباس و یا هر مورد دیگر، نه فقط جلب توجه می کند بلکه حالتی از اطمینان و آرامش را نیز القا می کند.
کار موثر با رنگ بیش از همه به تحریک حس خلاقیت نیازمند است. به دست آوردن یک ترکیب رنگ مناسب که درست با منظور و هدف فرد منطبق باشد خود به نوعی «آفرینش» محسوب می شود.
برای بدست آوردن چیدمانی مناسب از رنگ ها در فضاهای داخلی گام های اولیه زیر ضروری است:
1) آن مطلبی را که با زبان رنگ می خواهید به بیننده بگویید در اندیشه خود آماده داشته باشید.
2) یگ رنگ اصلی که سخن گوی پر قدرتی برای بیان آن مطلب باشد، پیدا کنید.
3) رنگ های دیگری که در اطراف آن می چینید، باید در هماهنگی کامل باشد.
4) آنگاه به عنوان یک رهبر طرح وارد شده و این بار سلیقه هنری خود را در چیدن این ابزار های فنی دخالت دهید.
به کاربردن رنگ در فضاها و یا مبلمانی ساده معمولاً نیازمند مهارت زیاد و گران قیمت نیست. یک طراح معماری خوب می تواند بسیاری از نیاز های محرک روانی با استفاده از مطالبی که گفته شد و اندکی خلاقیت در جهت رفاه مصرف کنندگان به کار گیرد، مخصوصاً به وسیله گوناگونی و اجتناب از تک رنگ بودن.
قسمت سوم: رنگ عنصر اصلی دکوراسیون داخلی
رنگ یکی از جالب ترین جنبه های دکوراسیون است. طراحان دکوراسیون امروزی تقریباً همه قوانین سابق در ارتباط با استفاده از رنگ های گوناگون و ترکیب آنها با یکدیگر را در هم شکسته اند و امروز هر رنگی را می توان در دکوراسیون منزل به کار برد. دیگر مرزها و محدویت های گذشته در کاربرد رنگ ها در دکوراسیون رعایت نمی شوند و شاید به همین دلیل انتخاب مجموعه رنگی دلخواه برای دکوراسیون یک خانه مشکل تر شده باشد اما هنوز راه هایی برای تشخیص مجموعه رنگی مناسب برای هر خانواده وجود دارد. امروزه بیش از هر چیز به سلیقه و روحیات ساکنین خانه توجه می شود. هر یک از ما احتمالاً ایده هایی درباره رنگ های مورد علاقه خود داریم و انتخاب و سلیقه ما اغلب بهترین راهنما برای انتخاب مجموعه رنگی مناسب برای محل زندگی و منزلمان است. اگر به یک پارچه کنفی رنگ پریده، یک رومیزی بنفش پررنگ و یا لباس هایی به رنگ های زنده و درخشان تمایل دارید اینها می توانند راهنمای شما در انتخاب مجموعه رنگی مناسب برای منزلتان باشند. در قدم اول کلیه لوازمی که در منزل دارید و آنها را به خاطر رنگشان دوست می دارید در یکجا جمع کنید. این وسایل ممکن است عبارت باشند از یک روسری، یک سرویس بشقاب، صابون یا کارت تبریک و یا هر آنچه به واسطه رنگش مورد پسند شما است.
رنگ هایی که شما می پسندید، ترکیب آنها با یکدیگر در یک مجموعه واحد و تأثیر نور موجود در فضا بر آنها عواملی هستند که نتیجه کار را تحت تأثیر قرار می دهند. هنگامی که رنگ های مورد پسندتان را انتخاب کردید با استفاده از مداد رنگی، مداد شمعی، آبرنگ و یا هر وسیله رنگ آمیزی دیگری که در اختیار دارید آنها را در کنار هم بر روی یک قطعه کاغذ سفید آزمایش کنید. اندازه سطوح رنگی مختلف را تغییر دهید و به آنها کمی سفید برای روشن تر شدن اضافه کنید. به چرخه رنگ مراجعه کنید و با استفاده از آن، رنگ مورد نظرتان را یافته در کنار آن امتحان کنید. به خاطر داشته باشید که رنگ های منتخب شما وقتی بر روی سطح دیوارهای اتاق اجرا شوند تأثیری بسیار قوی تر از نمای آنها بر روی یک قطعه کاغذ خواهند داشت. وقتی به یک ترکیب رنگی رضایت بخش رسیدید توجه داشته باشید که تأثیر نور موجود در محیط و شرایط منزل خود را نیز در نظر بگیرید. به عنوان مثال دیوارهای زرد درخشان برای یک خانه آفتاب گیر در منطقه ای با آب و هوای گرم و آفتابی بسیار زیبا به نظر می رسند اما همین رنگ بر روی دیوارهای یک اتاق شمالی که از نور طبیعی کمی بهره مند است نازیبا و کسل کننده خواهد بود. در چنین اتاقی استفاده از رنگ زرد خردلی نتیجه ای بسیار مناسب تر خواهد داشت. نور چه از نوع طبیعی و چه مصنوعی باشد تأثیرات مختلفی بر رنگ خواهد داشت و آگاهی از این امر هنگام طراحی رنگ یک فضا ضروری است. دقت کنید که در چه زمانی از روز و به چه میزان نور طبیعی به هر یک از اتاق های شما می تابد و رنگ مورد نظرتان برای هر یک از اتاق ها را در نور همان اتاق بیازمایید.
انتخاب رنگ مناسب برای پوشش دیوارها اولین قدم در طراحی رنگی برای دکوراسیون هر اتاق است اما شاید یافتن رنگ های متناسب با آن برای دیگر اجزای دکوراسیون کمی مشکل تر به نظر برسد.استفاده از چرخه رنگ، روشی مطمئن برای یافتن رنگ های متناسب با رنگ مورد نظر ماست. استفاده از رنگ های هم خانواده که در چرخه رنگ در کنار هم قرار گرفته و به اصطلاح همسایه هستند ترکیبی ملایم و هماهنگ را ایجاد می کند که نگاه بیننده را به راحتی از یکی به دیگری رهنمون می شود. استفاده از یک رنگ با میزان کمی از رنگ مکمل آن چنانچه به درستی و در اندازه های صحیح صورت گرفته باشد نتیجه ای درخشان و چشمگیر می آفریند و بر جذابیت مجموعه رنگی حاضر می افزاید و مانع غالب شدن کامل یک رنگ بر فضای اتاق می شود.
در این جا به برخی از اصطلاحات متداول طراحان دکوراسیون در ارتباط با رنگ اشاره می کنیم.
رنگ های آکسان
رنگهای تند و درخشانی که برای زنده کردن و انرژی بخشیدن به یک مجموعه رنگی به آن اضافه می شوند، مانند رنگ صورتی تند چند کوسن و یک جفت شمع در یک اتاق نشیمن که با خانواده رنگ کرم رنگ آمیزی شده است.
رنگ زمینه
رنگ زمینه رنگی است که در بزرگ ترین سطوح و به بیشترین میزان در یک فضا مورد استفاده قرار گرفته است مانند رنگ دیوارهای یک اتاق. رنگ زمینه اغلب به عنوان پس زمینه ای برای سایر رنگ های به کار رفته در اتاق مورد استفاده قرار می گیرد و سایر رنگ ها مانند رنگ های آکسان یا متضاد را در خود جای می دهد.
رنگهای متضاد
رنگها در کنار هم تأثیری چشمگیر بر بیننده باقی می گذارند چنان که حتی پس از بستن چشم ها این تأثیر تا مدت کوتاهی در ذهن بیننده باقی می ماند.
رنگ های سرد
این رنگها حاوی مقدار زیادی رنگ آبی هستند، به عنوان مثال خاکستری هایی که شامل مقداری رنگ آبی باشند احساس سردی و سرما را در شما ایجاد می کنند در حالی که خاکستری حاوی قرمز یا بنفش قرمز حس گرما را در بیننده القا می کنند و ویژگی دیگری خواهند داشت.رنگهای مکمل
این رنگ ها که در چرخه رنگ در برابر یکدیگر قرار دارند در کنار هم نمایی چشمگیر و متعادل می آفرینند. این رنگ ها هرگز از یک خانواده نیستند و حداکثر تفاوت را با یکدیگر دارند. به عنوان مثال می توان چند کوسن نارنجی تند را در زمینه ای از رنگ آبی نمونه بارزی از این ترکیب در نظر گرفت.
رنگهای غالب
رنگ غالب همیشه رنگی که در بزرگترین سطوح و به بیشترین میزان در مجموعه ای به کار رفته نیست بلکه رنگی است که بیش از بقیه رنگ ها نظر را به خود جلب می کند.
یک خانواده رنگی
شامل مجموعه ای از رنگ ها می شود که به نوعی با یکدیگر مرتبط هستند برای مثال خانواده آبی شامل مجموعه ای از رنگ های آبی است که از یک سو با آبی سبزها شروع می شود و از سوی دیگر به رنگ های آبی بنفش ختم می شود. خانواده قهوه ای از رنگ قهوه ای و قهوه ای خاکستری تا پرده های نارنجی و قرمز را شامل می شود.
رنگ های گرم
این رنگها محتوی مقدار قابل ملاحظه ای قرمز هستند. حتی برخی از آبی ها نیز ممکن است به واسطه وجود مقداری قرمز در آنها در این مجموعه جای بگیرند.
رنگهای هم پرده
اینها رنگ هایی هستند مانند رنگ زرد پررنگ و آبی پررنگ، این رنگها لزوماً از یک خانواده نیستند بلکه هر دو دارای میزان مساوی از رنگ قرمز یا آبی هستند و هیچ یک بر دیگری غلبه نمی یابند.
رنگهای مناسب برای اتاق خواب
اتاق خواب خصوصی ترین فضا در هر خانه است، در طراحی دکوراسیون و انتخاب رنگ نباید پیش از هر چیز سلیقه و نیازهای شخصی صاحب آن را در نظر گرفت، با این وجود نباید از اصول طراحی رنگ در دکوراسیون و تأثیرات ناخودآگاهی که هر یک از خانواده های رنگی بر روی روح و روان ما به جا می گذارد، غافل شد.
ضمن مدنظر داشتن سلیقه صاحب اتاق خواب، باید کاربرد یک اتاق خواب را نیز در نظر داشت. یک اتاق خواب باید همواره فضایی آرامش بخش و راحت باشد که مکانی مناسب برای خواب و استراحت را فراهم آورد.
هنگام طراحی رنگ یک اتاق خواب، بهتر است از انتخاب رنگهای درخشان پرهیز کنیم چرا که ممکن است هنگام استراحت این رنگها آزار دهنده به نظر برسند اما چنانچه رنگهای زنده را بیشتر می پسندید، سایه های مختلف رنگ آجری در کنار کرمهای غنی و سیاه می تواند انتخابی مناسب باشد.
اگر به دنبال اتاق خوابی با فضای گرم سنتی و اندکی تجملی هستید، استفاده از رنگهای به کار رفته در صنایع دستی شرقی راه حلی مناسب برای دستیابی به چنین فضایی است.
رنگهای گرمی چون طلایی، نارنجی ها، قرمزهای پرمایه و آجری های به کار رفته در طرحهای سنتی شرقی عاملی مهم در ایجاد نمایی باشکوه و گرم در یک دکوراسیون هستند. علاوه بر این به کارگیری این رنگها در فضای اتاق، استفاده از پارچه های ابریشمی و کتان طرحدار، تابلوها و مجسمه های زینتی شرقی، پارچه های سوزن دوزی و قلمکار غنا جذابیت این دکوراسیون را دو چندان می کند. برای موفقیت در ترکیب سطوح طرحدار گوناگون در چنین دکوراسیونی لازم است سطوحی ساده و روشن به منظور استراحت چشم در فضای اتاق در نظر گرفته شوند که رنگ ساده و روشن روی دیوارهای اتاق می تواند این نقش را به خوبی ایفا کند.
همچنین آویزهای پارچه ای در قسمت بالا و پشت تخت فضایی رمانتیک و خاص به اتاق می بخشد و می تواند تختخواب را بیش از پیش به کانون توجه در اتاق تبدیل کند.
در مقابل دکوراسیون های سنتی دکوراسیونهای تک رنگ قرار گرفته اند که با به کارگیری تنالیته های مختلف یک رنگ فضایی آرام و یکنواخت را پدید می آورند. رنگهای روشن نمای آفتابی و پرنشاط و در همان حال ساده و آرامش بخش را در برابر دیدگان بیننده قرار می دهند.
ترکیب رنگهای زرد و سبز از آنجا که سبز یکی از رنگهای مشتق شده از زرد است، در فضای اتاق خواب بسیار موفق و مناسب خواهد بود اما باید به خاطر داشته باشیم که غالب شدن رنگ سبز بر زرد در یک اتاق نشیمن بر جذابیت و زندگی در آن می افزاید اما در یک اتاق خواب اختصاصی قسمت اعظم فضا به رنگ زرد، سادگی و آرامشی که لازمه یک اتاق خواب است به آن می بخشد، حال آن که غالب شدن رنگ سبز در اتاق خواب بیش از میزان لازم به فضا شور و انرژی می بخشد.
انتخاب رنگ در اتاق کودکان خود از قواعدی جداگانه برخوردار است. اتاق خواب نوزادان را بهتر است با رنگهای ملایم و پاستلی آرایش کنیم.
اتاق خواب کودکان خردسال و نوجوانان را نیز می توانیم با رنگهای شاد و پر انرژیتر زینت دهیم.
استفاده از ترکیب رنگهای هارمونیک که در چرخه رنگ در کنار یکدیگر قرار گرفته اند نیز در دکوراسیون یک اتاق خواب می تواند بسیار موفقیت آمیز باشد. به عنوان مثال استفاده از تنالیته های مختلف رنگ بنفش و سبز در کنار یک رنگ روشن متضاد مانند کرم، فضایی زیبا می آفریند. آنچه باید در طراحی رنگی دکوراسیون یک اتاق خواب همواره در نظر داشته باشیم این است که نه تنها انتخاب مجموعه ای از رنگها بلکه میزان به کارگیری آنها و سطوحی که اشغال می کنند در مقایسه با هم نیز از اهمیت به سزایی برخوردار است.
همچنین ایجاد رابطه میان سطوح رنگی گوناگون با استفاده از جزئیاتی چون یک قاب عکس، حاشیه های کاغذ دیواری نصب شده به دیوار، تکرار طرح خاصی بر روی ملحفه و روبالشی ها و یا حتی قرار دادن یک جفت آباژور یا گلدان بر روی پاتختی ها یا میز آرایش می تواند به دکوراسیون یک اتاق انسجام و هماهنگی بیشتری ببخشد.
تحریریه معماری آرل
نویسسند: خانم فیروزه فقهی
منبع: آرل
مطالب مشابه
همراه معماری آرل باشید