این طرح در واقع جستجویی بود برای یافتن گمشده ای. و موضوع ارائه شده برای طرح طرح " موزه اشیا گمشده" بود. هر یک از دانشجویان با توجه به مطالعات خود و بستر طراحی که تپه ای پر از درختان کاج در مرکز ایلام بود، باید در طرح خود موضوعی را به عنوان گمشده پیدا می کردند. این تپه سالیان متوالی بدون گردشگر و متروکه رها شده بود و هدف کلی برگرداندن زندگی از دست رفته به این تپه و ایجاد پیوند بین طبیعت و انسان بود. از آنجاییکه معماری و سینما هر دو روایت گر وضعیت های زیسته ی مایند و خلق فضاهای زیسته هدف هر دوی آن است، من در این طرح به دنبال آن بودم که مکانی معنا دار در بستر طراحی کنم. مکانی که پیوندی عمیق با زمینه داشته باشد. در این راه از سینمای آندری تارکوفسکی و خصوصا فیلم " La Zona" به معنی منطقه الهام گرفته شد. استاکر داستان منطقه‌ای اسرارآمیز در دنیایی پس از فاجعه است. در اوج پوچی و بیهودگی دوران مدرن در نزدیکی شهری خاکستری و بی نام مکانی عجیب بنام منطقه وجود دارد که با سیم ها و سرباز ها محاصره شده است ،اما منطقه مکان خطرناکی است وکمتر کسی از آن بازگشته است در منطقه محلی وجود دارد که مردم باور دارند در آن عمیق‌ترین آرزوهای قلبی فرد برآورده می‌شوند. داستان فیلم پویش راهنما (استاکر) برای رساندن دو زائر به محل است . در این طرح سعی شد که ویژگی های سینمای شاعرانه تارکوفسکی را به زبان معماری ترجمه شود. ویژگی هایی مانند سکوت، در هم آمیزی واقعیت و خیال، و مهمتر از همه ارجحیت تجربه اثر هنری بر معنای آن. معماری بیش از آنکه یک تصویر باشد یک تجربه است. در این پروژه هدف تاکید بر ویژگی های بنیادین معماری مانند سکوت، تاریکی، سایه ها، نور ،تنهایی، تخیل، و تجربه فضایی بوده و همه خصوصیاتی که در معماری امروز ما گم شده اند. .