در پاسخ به چیستی پروژه فکری از مثالی ساده بهره می گیریم: فرض کنید فردی که حرفه معماری را دنبال می کند در آتلیه طراحی خود حضور دارد. کارفرمایی به او مراجعه می کند تا سفارش طراحی فضایی در بستر معین و با عملکرد مشخص را به او بدهد. قبل از مراجعه کارفرما، معمار می تواند هیچ دغدغه ذهنی نداشته باشد و یا در مقابل پرسشی را دنبال کند که ذهن او بدان گرفتار شده و در صدد یافتن پاسخ است. بنابراین پروژه فکری برای هر معمار به مثابه پرسشی است که آن را در حرفه خود دنبال می کند و به طور مداوم در حال شرح و بسط این چالش و آزمودن آن در پروژه های طراحی خویش است. در واقع، هنگامی که کارفرما طراحی پروژه ای را به معمار می سپارد فرصتی فراهم می شود تا او ضمن برآوردن خواسته های کارفرما پرسش خود را دنبال کند و یا به تعبیری با آن زندگی کند و آن را عمیقاً بررسی کند.