نویسنده : تحریریه معماری آرل
تاریخ : دوشنبه , ۱۳۹۷/۱۲/۲۰ ۱۵:۲۱
تحریریه معماری آرل
احتمالاً برای شما هم پیش آمده که وقتی کامنتهای زیر یک پست انتقادی اینستاگرامی راجع به معماری را در صفحههای وطنی میخوانید، به نظراتی از این قبیل برخورد کنید: «مگه خودت چی کار کردی؟» «مگه تو چی ساختی تا حالا؟» «تا حالا یه دسشویی هم ساختی؟» «اگه راس میگی خودت بهترشو بساز» و دهها نظر که شبیه اینها هستند. تازه اگر بخواهند سواد خودشان را به رخ بکشند، این جمله را به صورتی دیگر از زبان یک معمار بسیار معتبر، یعنی لوکوربوزیه تکرار میکنند: «من کشیدن را به حرف زدن ترجیح میدهم، چون کشیدن سریعتر است و راه کمتری برای دروغ گفتن باز میگذارد». البته الان کار به جایی رسیده که در بسیاری از مواقع متأسفانه این نظرات و گزارهها را از زبان استادان و متخصصان آکادمیک معماری هم میشنویم. اگر بخواهیم جانِ کلام اینطور نظرها را خلاصه کنیم، این است: «برای اینکه بتوانی در یک حوزهی تخصصی نقد کنی، باید در آن حوزهی تخصصی خودت سابقهی تجربهی کار عملی داشته باشی». در ادامهی این مطلب توضیح میدهم که چرا این نظر و دیدگاه به شدت اشتباه است و نباید ما را فریب بدهد. در حقیقت ما با یک مغلطهی فاحش سر و کار داریم.اولین دلیل برای نادرستی این نظر این است : نظر دادن، ایراد گرفتن یا از کاری تعریف کردن، یا تحلیل کردن ویژگی یک بنا، یک توانایی کاملاً مستقل و جدا از عمل و دانش عملی معماری است.
برایتان مثالی میزنم: فرض کنید با پدر و مادرتان، که هیچکدام تحصیلات آکادمیک و تخصصی معماری هم ندارند، میخواهید خانه بخرید. مشاوران املاک شما را به خانههای مختلف میبرند و آنها را به شما نشان میدهد. اگر یکی از خانهها، پنجرههایش کور باشد، پدر و مادر شما متوجه نمیشوند؟ اگر یکی از ساختمانها کج ساخته شده باشد –مثل برج کج پیزا!- پدر و مادر غیرمتخصص شما متوجه نمیشوند؟ احتمالاً در واکنش میگویند «اینجا که پنجرههاش کوره» یا «اینجا نور نداره» یا «اینجا کجه و ممکنه بریزه». اینها نمونههایی از داوری هستند؛ و میدانیم که داوری یکی از خصوصیاتی است که در بسیاری از نقدها وجود دارد. هیچکدام از این گزارهها و داوریها نادرست نیستند: جایی که پنجرهاش کور شده واقعاً نور ندارد، و درنتیجه، میتوانیم حکم کنیم که آن فضا برای زندگی مناسب نیست. اگر این داوری درست است، و بر مبنای یک مشاهده به یک نتیجهی نقادانه و یک حکم رسیده چه اهمیتی دارد که پدر و مادر شما تا حالا چند ساختمان ساخته است؟
البته نباید فراموش کنیم که نقد معماری همیشه به این سادگی و صراحت نیست؛ اما با پیچیدهتر شدن نوع نقد، روند استدلالی آن، شواهد آن، و حکمهای آن، نیاز به داشتن تخصصْ بیشتر میشود؛ اما این تخصص خیلی مربوط به تخصص «عمل معماری» و «ساخت ساختمان» نیست؛ این تخصص بیشتر دانش نظری معماری، آشنایی با نقدنویسی و چموخمهای آن، توانایی اقناع و استدلال و منطق، و البته آشنایی با خود معماری است؛ اما دقت کنید که هیچیک از اینها لزوماً مترادف توانایی عملیِ انجام کار معماری نیستند. طراحی و اجرای چند بنا، هیچ اعتباری به شما برای نقد نمیدهد. همانطور که نساختن حتی یک بنای معماری، صلاحیت نقد را از شما نمیگیرد. البته ناگفته پیداست که آشنا بودن با جنبههای عملی و اجرایی معماری میتواند به شما در نقد کردن و نقد نوشتن کمک کند و میتواند نقد شما را غنیتر، دقیقتر، و واقعگرایانهتر کند، اما شرط لازم آن نیست.
از طرف دیگر، در این مغلطه، یک نکته فراموش میشود: منتقد معماری ممکن است تخصصاش لزوماً معماری نباشد. شاید این جمله به گوش شما عجیب بیاید، اما واقعیت این است که نقد معنایی گسترده دارد و از نظرگاهها و عینکهای مختلفی میتواند انجام شود. برای نوشتن یک نقد فمینیستی یا جنسیتی معماری، یا ارائهی نقدی روانکاوانه از معماری، شما بیش از آنکه نیاز داشته باشید با معماری و حیطههای مختلف فنی آن آشنا باشید، باید با فمینیسم و روانکاوی آشنا باشید.
باز هم مثالی میزنم: ممکن است یک بنای معماری، هرچقدر خوشفرم باشد، هرچقدر تمیز اجرا شده باشد، هرچقدر با زمینهاش و سایتش ارتباط خوبی برقرار کرده باشد، طوری باشد که کلیشههای جنسیتی را تقویت کند یا محلی پست برای زن خانواده در نظر بگیرد یا به نیازهای او کاملاً بیاعتنا باشد. کسی که دانش معماری دارد، یا معمار است، احتمالاً در بیشتر موارد فقط آن جنبههای فنی و زیباییشناسانه را میبیند؛ اما کسی که با مطالعات جنسیت و نقد فمینیستی آشناست و ممکن است اصلاً معماری نداند، میتواند از یک نظرگاه جدید، آن اثر معماری را نقد کند. بنابراین، همانطور که میبینید، دامنه و دنیای نقد آنقدر گسترده است که نمیشود حکم داد فقط کسی با تخصص معماری یا از آن بدتر، فقط با تجربهی عملی معماری میتواند نقد معماری بنویسد.
نکتهی دیگری که دربارهی این مغلطه، یعنی مغلطهی «تو خودت چی ساختی که داری نقد میکنی؟» یا «دو صد گفته چون نیم کردار نیست» مطرح میشود، پیشفرض پنهان در آن است.
این پیشفرض این است: «ساختن از نساختن بهتر است» یا در مقیاسی کلیتر، «عمل بهتر از بیعملی است» . این پیشفرض را نمیتوانیم با هیچ منطقی بپذیریم. ساختن از نساختن بهتر نیست، همانطور که نساختن هم از ساختن بهتر نیست.
بگذارید باز هم مثالی بزنیم: همهی ما از کوهخواری با خبریم. میدانیم که در بسیاری از فضاهای طبیعی و سبز ما ویلاهایی ساخته شدهاند که میراث طبیعی ما را به خطر انداختهاند. حالا سوال اینجاست: اگر این ویلاها ساخته نمیشدند بهتر بود یا حالا که ساخته شدهاند؟ میبینید که این عمل ساختن، که افراد زیادی از کارفرما تا بنّا و معمار و تأسیساتی را درگیر خودش میکند، یک عمل بسیار نادرست است و اگر کسی جلوی این «عمل ساختن» را میگرفت و «نمیساخت»، اوضاع بسیار بهتر میشد.
مثال دیگری هم میتوانیم بزنیم: یکی از بناهای بسازبفروشی شهر را در نظر بگیرید؛ بناهایی با نازلترین سطح توجه به نیازها و استانداردها. حالا اگر این بناها ساخته نمیشدند و معمارانشان نقشهی آنها را نمیکشیدند بهتر بود یا اینکه به نحو دیگری ساخته میشدند؟ میبینید که هر نوع ساختنی لزوماً مفید و خوب نیست.
تازه از همهی اینها هم که بگذریم، به بدیهیترین اشکال این نظر، یعنی «خودت مگه چهکار کردی؟» میرسیم: مغلطهی حملهی شخصی. در این مغلطه، به جای آنکه به محتوای نقد یا نوشته پرداخته شود و تلاش بشود تا نظرات نویسنده به پرسش گرفته شود، شخص او، و تجارب و کارهایش که ربطی به محتوای نوشته و نقد او ندارد به پرسش گرفته میشود؛ در حقیقت متضاد این گفتهی معروف که «نبین چه کسی میگوید، ببین چه میگوید» عمل میشود.
بنابراین، برای خوب نقد کردن و منتقد بودن، هیچ لازم نیست که شما چیزی ساخته باشید، عمل معماری انجام داده باشید، اهل طراحی باشید، یا حتی اصلاً لزوماً دانش تخصصی معماریتان بالا باشد. نقد، و در مقیاسی کلیتر، نظرپردازی (تئوری) معماری یک تخصص کاملاً جداست که به ما راههای بهتر دیدن، بهتر فهمیدن، و کشف معناهای مختلف یک اثر یا یک جریان را نشان میدهد. نقد میتواند ایراد بگیرد و نقاط قوت را بگوید، میتواند تفسیر کند و فهم تازهای از آثار و جریانهای معماری به ما ببخشد، و میتواند صرفاً تحلیلگر (آنالیزور) باشد. برخلاف گفتهی لوکوربوزیه، همانقدر که میتوانیم در حرف زدن یا تئوریپردازی دروغ بگوییم، در خط کشیدن هم میتوانیم دروغ بگوییم. عمل بهتر از بیعملی نیست، و اعتبار ناقد و حکمهایش به هیچوجه ربطی به توانایی عملی معماری یا تجربهی معماری او ندارند.
تحریریه معماری آرل
نویسنده : کامیار صلواتی
مطالب مشابه
X
همراه معماری آرل باشید