هر چند امروزه معماران تحقیقات و مطالعات اولیه را جزئی مهم از موفقیت یک پروژه میدانند ولی دانشجویان معماری عموما اصول پایهای پژوهش را آموزش نمیبینند و این کم و بیش در همه جهان دیده میشود و تنها شامل حال کشور ما نمیشود. پژوهش در طراحی به دلیل قرارگیری در مرز اشتراک علم و هنر همواره چالشبرانگیز بوده و به خوبی تعریف نشده است که این موضوع شامل طراحی معماری نیز میشود.
دانش معماری به صورت تجربی و در عمل ایجاد میشود و به صورت طرح و نقشه نمود مییابد و عموما نفر به نفر منتقل میشود و تبدیل دانش معماری به نوشتار و قرارگیری آن در اختیار همه آنگونه که باید و شاید رواجی ندارد و میتوان گفت معماران علاقه چندانی به اشتراکگذاری علم تجربی خود در غالب منابع مطالعاتی ندارند و چه بسا طراحی را یک امر هنری میدانند که از پیگیری پژوهش سیستماتیک بینیاز است و مصرفکننده علم و تکنولوژی پژوهشگران سایر رشتههای علمی است.
عدهای دیگر از معماران، بناهای شاخص را مصداق دانش معماری میدانند و اینکه برای درک آن باید بنا را دید و بررسی کرد و دانش نهفته در یک بنای شاخص را نمیتوان به صورت نوشتار درآورد. تنها پژوهشی که معماران بر آن متفقالقول هستند، مطالعات پیش از طراحی است که شامل جمعآوری اطلاعات از زمینه سایت، بررسی مقررات ساخت آن تیپ ساختمان در سایت مربوطه و عکسبرداری از همسایگیها میباشد که اینها نیز بعضا صحیح و روشمند انجام نمیشوند.
سردرگمی در پژوهش معماری و بحث بر سر لزوم یا عدم لزوم آن، دامنه بحث و نحوه اجرای آن موضوعی دنبالهدار است. معماری با شاخههای متعددی از علوم، مهندسی و هنر در ارتباط است و تعیین مرزی برای مطالعات معماری مشکل است؛ اینکه طراحان معماری نیاز است چه مقدار از این دانش را بدانند خود موضوع چالشبرانگیز دیگری است.
این سردرگمی در مراکز آکادمیک معماری سراسر جهان وجود دارد و به نظر میرسد معماران نتوانسته جایگاه مناسبی در تولید علم کاربردی در حوزه خود داشته باشند؛ به طوری که در سال 2016 بودجه تحقیقات در حوزه مطالعات ساختمان در آمریکا یکصدم مطالعات حوزه سلامت و درمان بوده است.
امروزه سیستمهای ارزیابی رواج زیادی دارند و استفادهکنندگان از هر کالا و خدماتی میخواهند رتبهبندی و ارزیابی آن را مشاهده کنند. یکی از مشکلات صنعت ساختمان این است که ساختمانها به سختی قابل ارزیابی و مقایسه با هم هستند. هر چند این ارزیابی از لحاظ زیباییشناختی و جنبههای مرتبط با علوم انسانی مشکل است ولی از لحاظ تکنولوژیک و ملاحظات زیستمحیطی سیستمهای ارزیابی ساختمانها مانند گواهی ساختمان سبز (LEED) تلاشهای نتیجهبخشی در جهت بالا بردن استانداردهای ساختمان به حساب میآیند.
علاوه بر سیستمهای ارزیابی، سوالات خوب دیگری در حوزه معماری امروز مطرح است که نیاز به پژوهش در معماری را افزون میکند؛ از جمله پاسخ معماری به تغییرات آب و هوایی، تغییر چهره معماری و فرآیند طراحی و ارائه معماری به وسیله تکنولوژیهای جدید مانند واقعیت مجازی، تلاش معماران در جهت دستیابی به سلامت هر چه بیشتر ساختمانها و بهبود رفتار انسان در محیط با استفاده از روانشناسی محیطی، روشهای آموزشی نوین در آموزش نسل آتی معماران و موارد بسیار دیگر.
جا دارد که ما مرزهای زبانی و منطقهای را برداشته و سعی کنیم تلاش خود را در جهت ارائه پاسخ مناسب به مسائل جهانی و پراهمیت معماری فردا داشته باشیم و پژوهشها و پایاننامههای خود را به علم روز و کاربردی جهانی نزدیک کنیم.
به یاد داشته باشیم که روندهای معمول در دنیای کنونی به ناگه کنار گذاشته میشوند؛ هر چند این روند در صنعت عظیمی مانند ساختمان با تاخیر همراه باشد ولی موفقترین افراد در آینده کسانی هستند که میتوانند پا به پای دانش روز یادگیری داشته باشند و در محدوده مشخص کار و دانش مورد علاقه خود عمیق شوند.
نویسنده : مهشید پرچمی
مطالب مشابه
همراه معماری آرل باشید