۰۲۱-۲۲۹۰۱۹۰۵-۶

نویسنده : تحریریه معماری آرل
تاریخ : سه شنبه , ۱۳۹۷/۰۲/۲۵ ۰۹:۰۹
رنرد از سالن همایش
تحریریه معماری آرل
دلیل اینکه چرا باید از کاراکترهای انسانی در فضای رندر استفاده کنیم بر هیچ کس پوشیده نیست. حضور آدم ها در یک فضای رندر، سریع ترین روش برای ایجاد یک ارتباط حسی با مخاطب است. با ایجاد یک ارتباط بصری مناسب، می توان عمیقا در احساسات مخاطب نفوذ کرد و یک تصویر ساده را به فضایی تبدیل کرد که حرفی برای گفتن دارد. در ارائه بصری معماری، سعی بر آن است که این احساسات شکل داده شود و از تصاویر روزمره که هر روزه همه افراد به اشتراک می گذارند، اجتناب شود. به همین دلیل مهم است که چگونه از حضور کاراکترهای انسانی در ارائه طرح های خود استفاده می کنید.در ادامه با  نمونه های از رندرهای مختلف روایت های پرسوناژ ها بررسی می نماییم.
حضور این کاراکترها راهنمای بصری پروژه شماست و چشم بیننده را متوجه روایت یا حسی می کند که شما قصد انتقال آن را به مخاطب داشته اید. گاهی این روایت تنها توصیفی از آن است که چگونه یک شخص با محیط تعامل کرده و یا در فضا حرکت می کند. گاهی حتی این روایت خلاصه شده تر می باشد. در هر صورت سمت و سوی این روایت هر چه باشد، هنر استفاده از کاراکتر های انسانی در فضای رندر در حقیقت متاثر از میزان تسلط بر دانش ترکیب بندی، چگونگی ایجاد تاثیر بر مخاطب و داستان پردازی است.  هر چه بیشتر در مورد این موضوعات بدانید بهتر می توانید پروژه خود را ارائه کنید، به ویژه زمانی که کانسپت پیچیده ای در پشت این پروژه وجود دارد.

در ادامه این متن، شرکت Kilograph که در زمینه تصویرسازی پروژه های معماری فعال است به شما نشان خواهد داد که چگونه به این مهم دست پیدا می کند. این مجموعه در ارتباط با چگونگی فعالیت بر روی پروژه ها می گوید: " از آنجا که پیشینیه کارکنان این مجموعه متفاوت بوده و شامل هنرمندان، معماران، متخصصان برند سازی و تکنسیسین های رندرهای بصری می باشد، همیشه این بحث وجود دارد که چگونه بتوان حضور کاراکترهای انسانی را در فضای رندر پررنگ تر کرد. چه از لحاظ روانشناسی و چه از لحاظ هنری." در ادامه با راهکار این تیم هنری از زبان Fredy Castellanos  مدیر هنری و شریک ارشد شرکت Kilograph در لس آنجلس آشنا خواهید شد :

سبک تصویرسازی خود را مشخص کنید

به دو روش متفاوت تصویرسازی می توان اشاره کرد : تصویرسازی هنری و تصویرسازی کاربردی.
نام تصویرسازی کاربردی خود گویای این روش تصویرسازی می باشد. در این روش غالبا مطابق با آنچه که کارفرما از یک تصویر و یا انیمیشن انتظار دارد، پروژه ساخته می شود. تصویرسازی کاربردی به شما اجازه می دهد که بخش های گنگ را از رندر نهایی حذف کنید و در نهایت یک پرزنتیشن واضح و شفاف ارائه دهید که  ویژگی های محیط معماری در آن به خوبی دیده می شود. این روش به ویژه برای پروژه هایی می تواند مفید باشد که نیاز به فضایی متوازن و متعادل دارند. به طور مثال نمایش یک مسیر دوچرخه سواری یا خانواده ای که برای تفریح در چمن ها بساط پهن کرده اند، می تواند در چنین پروژه هایی خیلی جلب نظر کند به ویژه اگر در نور مناسب ارائه شوند.

پرسوناژ در پیاده رو
طرح پیشنهادی برای پیاده رو NoMad در شهر نیویورک. رندر نهایی از شرکت Kiograph

از طرف دیگر در روش تصویرسازی هنری، شما سعی می کنید که کاری چشم گیر ارائه دهید، به روشی که همیشه اولویت آن نمایش فضا نیست. برخی از کمپانی ها برای آنکه توجه را به خود جلب کنند، از خروجی این تصویرسازی ها بر روی لباس ها یا غرفه ها استفاده می کنند. حسی که در ورای این تصاویر وجود دارد، به ایده بزرگتری متصل بوده و آن برندسازی یک بناست و این هدف یک رندر هنری می باشد. بنابراین اگر شما یک ایده خوب و یک روایت خلاقانه در نظر دارید و همین طور مخاطبینی که جامعه هدف شما هستند طرفدار خلاقیت می باشند، این روش می تواند بسیار لذت بخش باشد.

پرسوناژ در ندر داخلی
رندر داخلی یک پروژه مسکونی در Silverlake، لس آنجلس، رندر نهایی از شرکت Kiograph

یک روایت بسازید

قطعا دلیلی وجود دارد که ما هنوز هم بعد از قرن ها در مورد ادیسه هومر صحبت می کنیم: داستان های خوب همیشه در خاطر ما ثبت می شوند. با استفاده از کاراکترهای انسانی در فضای رندر، می توانید بدون اینکه کلامی صحبت کنید، یک روایت تصویری ارائه دهید. با این کار مخاطب را به دقت در جای جا تصویر ترغیب کرده و همینطور می توانید بر مخاطب تاثیرگذار باشید و پیام خود را انتقال دهید.
شرکت Kilograph  اخیرا پروژه ای را به نام The Coloradan انجام داده است که یک پروژه مسکونی در شهر دنور می باشد. هدف شرکت این بوده است که امکانات این مجموعه مسکونی را کمی زنده تر نشان دهد.
برای مثال در یکی از تصویرسازی های این بنا، مخاطب به جشن تولد یک کودک 4 ساله دعوت شده و با فضایی مواجه می شود که پر از حضور پدران و مادران و کودکان است. در مورد المان هایی که در این صحنه نقش بازی می کنند بیاندیشید: خانواده ها، دورهمی و با هم بودن و همه این ها در سالنی که برای جشن ها و رویداد ها در نظر گرفته شده اتفاق می افتد. همه افراد در این فضا به نظر خوشحال و راحت می آیند. همه چیز در این تصویر به برند این بنا بر می گردد و نوع مخاطبینی که می خواهد به خود جذب کند. کاراکترهای انسانی مخاطب یک برند و متناسب با آن، در صورتی که به روشی جذاب و رضایتبخش در صحنه قرار گیرند، می توانند وسیله دست یابی هدف برندینگ بنا باشند. از آنجایی که بشر از دیرباز یاد گرفته است که از تصاویر تاثیر بپذیرد، این تصویر نیز در کسری از ثانیه می تواند روی مخاطب اثر بگذارد.

پرسوناژ در رندر داخلی
طرح پیشنهادی فضای داخلی برای بنای The coloradan، شرکت East West Partners، رندر نهایی از شرکت Kiograph

مورد دیگری که باید در نظر داشت این است که چگونه بخش های مختلف یک تصویر که شامل داستانک های خاص خود می باشند در کنار یکدیگر عمل می کنند. بیشتر اوقات ما روایت اصلی را در پیش زمینه قرار می دهیم. از آنجایی که فضای پیش زمینه اولین فضایی است که چشم مخاطب با آن تلاقی می کند، بنابراین باید روایت اصلی را در این قسمت قرار داد. هر یک از بخش های تصویر نیز باید این روایت اصلی را به گونه ای بسط و گسترش دهند. برای مثال اگر من بخواهم به شما تصویری از یک موزه نمایش دهم شما ممکن است انتظار داشته باشید که افرادی را ببینید که به یک نقاشی آویخته از دیوار زل زده اند. اما رویکرد هوشمندانه این است که بیاندیشیم که من ( یا کارفرما) چه چیزهای دیگری را می خواهیم به مخاطب نمایش دهیم؟
اگر این موزه شامل یک نمایشگاه خاص با طراحی تعاملی نیز می باشد، رویکرد شما چه خواهد بود؟
می توانید گروهی از افراد را که درگیر این بخش از نمایشگاه هستند در پس زمینه نشان دهید. در کناره تصویر نیز شاید فردی را نشان دهید که یک لیوان آب می نوشد، که البته استراحت کردن نیز بخشی از اعمالی است که در بازدید از یک موزه رخ می دهد. این کاراکترها در کنار هم یک روایت چند لایه خلق می کنند. نکته اصلی این است که بتوانید این مسئله را حل کنید که داستانک های فرعی یک صحنه بر روایت اصلی چیره نشده و یا اینکه از اثر بخشی آن نکاهند. انسان ها در آن واحد حجم مشخصی از اطلاعات را می توانند پردازش کنند بنابراین همیشه بهترین کار این است که کانسپت اصلی خود را پررنگ تر از هر ایده دیگری نشان دهید.

از کاراکترهای انسانی آماده در رندر استفاده نکنید

زمانی که کارفرما به ما مراجعه می کند هدف او دستیابی به یک تصویرسازی نهایی منحصر به فرد است. سریع ترین روش برای ارائه یک رندر این است که یک فضا را با مجموعه ایی از مدل های از پیش ساخته شده و قابل خریداری که بارها دیده شده اند پر کنیم. و درست به همین دلیل است که کمپانی ما مجموعه کاراکترهای انسانی خود را ساخته و از مدل هایی استفاده کرده است که برای این کار استخدام شده اند. این مطلب برمی گردد به همان صحبتی که در مورد برند داشتیم. کاراکترهای انسانی مشخص می توانند گونه مشخصی از احساسات را در مخاطب بر انگیزند. بازیگردانی، به کمپانی هایی مانند کمپانی ما که همیشه اول به برندینگ و بعد به تصویرسازی می پردازند، بیشترین امکان کنترل خروجی کار را می دهد.

سالن اصلی تئاتر
طرح پیشنهادی برای سالن اصلی تئاتر TheaterSquared، رندر نهایی از شرکت Kiograph

یکی از ابزارهای موردعلاقه ما در این روند، ARKit محصول کمپانی اپل است که به ما این امکان را می دهد که مدل ها را در محیط های سه بعدی که ساخته ایم صف آرایی کنیم. فقط کافیست یک ipad در دست داشته باشید و زوایا ی صحنه را بررسی کنید که منجر به صرفه جویی زیادی در زمان می شود.

ترکیب بندی صحنه را طراحی و کاراکترها را جایگذاری کنید

حال که کاراکترهای انسانی مخصوص به خود و روایت شخصی خود را در اختیار دارید، قدم بعدی چیست؟
اکنون زمان آن است که این کاراکترها را در صحنه جایگذاری کرده و ترکیب بندی نهایی را انجام دهید، که البته کار ساده ای نیست چرا که این جایگذاری کاراکترها می تواند مستقیما ادراک از فضای معماری را تحت تاثیر قرار دهد. جایگذاری کاراکترها می تواند باعث شود فضایی بزرگتر یا کوچکتر جلوه کند، جادار تر یا دلگیرتر شود، یا حتی المان های اصلی طراحی را بیشتر جلوه دهد ( و حتی بخش های حل نشده طراحی را مخفی کند).
برای درک بهتر آنچه گفته شد، یک نمونه تصویرسازی از دفتر کاری در Malibu را در ادامه بررسی خواهیم کرد:

پرسوناژ فضای اداری
دو روایت در این تصویر نهفته است: نمایش فضای یک دفتر کار در یک موقعیت بحرانی و در عین حال نمایش افرادی که در ساحل برای رفتن به موج سواری حرکت می کنند. تلاقی این دوصحنه می تواند جذاب باشد اما درعین حال به سایر الزامات کلیدی که برای این کمپوزیسوین در نظر گرفته شده است، توجه کنید: مانند دید واضح و شفافی که به اقیانوس وجود داشته و یا حس وسعت فضا و تقارنی که در فضا به وجود آمده که می تواند برای چشم مخاطب دلپذیر باشد.
تصویر اولیه : در این تصویر مشاهده می کنید که بدون حضور کاراکترهای انسانی این فضا ، یک فضای باز با یک طراحی گرم بوده که به چشم مخاطب اجازه می دهد که بدون هیچ محدودیتی در فضا حرکت کند.
نمون پرسوناژ
تصویر بعد از جایگذاری کاراکترهای انسانی: این تصویر به مخاطب داستانی متفاوت عرضه می کند. مخاطب تمرکز چشم خود را بر روی یک مبلمان خاص یا یک المان معماری خاص از دست می دهد و بنابراین چیدمان این مبلمان ها حائز اهمیت می شود. اما آنچه که مخاطب به دست می آورد یک روایت است و این نتیجه ای است بهتر از یک فضای باز و خالی.

فضاهای فعال و منفعل: زمانی که می خواهید در یک فضا چیدمان کاراکترها را انجام دهید باید به این فکر کنید که این فضا چگونه قرار است عمل کند. برای مثال در کدام قسمت ها امکان حرکت وجود دارد؟
قطعا شما فردی را که در میان انبوهی از میزها در حال دویدن است نمی خواهید چرا که حس محصور بودن فضا و نوعی بی نظمی به دست می دهد آن هم در فضایی که برای کار افراد متعدد به صورت همزمان طراحی شده و نیاز به آرامش دارد. در این تصویر، صندلی های انتخاب شده به عنوان نقطه فعال ملاقات افراد عمل می کنند که در محیط یک فضای اداری، وجود چنین فضایی معقول است.
المان های مهم در رندر
بازیگران: در ادامه باید تعداد کاراکترهایی را که می خواهید در فضا داشته باشید تعیین کنید وهمینطور نقش آنها و سلسله مراتب حضور آنها، چرا که مسیری برای جایگذاری آنها و مقیاس جایگذاری در نظر گرفته خواهد شد. در این مورد، داستان اصلی صحنه ( داستان شرایط بحرانی فضای کار به رنگ آبی) در میانه صحنه قرار خواهد گرفت، و اهمیتی معادل اهمیت فضای معماری به این داستان خواهد داد. مقیاس کاراکترها، نحوه قرارگیری بدن آنها و موقعیت جایگذاری آنها نقشی کلیدی در طراحی صحنه دارد. با قرار دادن بازیگران اصلی صحنه در موقعیتی نزدیکتر به هم و در مرکز قاب تصویر، قادر خواهید بود که محیط اطراف این فضا را برای ارائه یک روایت دیگر خالی بگذارید ( موج سواران به رنگ سبز) و فضای این اداره برای معماری. اگر کاراکترهای اصلی خیلی به دوربین نزدیک باشند، تمام توجه تصویر به آنها خواهد بود و مخاطب از مسائل دیگر باز می ماند.

ترکیب بندی: اگر این صحنه را بررسی کنید، خواهید دید که متوازن، متقارن و دارای یک نقطه پرسپکتیو است. زمانی که با کمپوزیسیون این چنینی کار می کنید، ساختاری می سازید که به جایگذاری کمک می کند. به طور مثال، اگر بدانید که می خواهید صحنه متقارن باشد، بازیگران صحنه خود را دور از مرکز صحنه جایگذاری نمی کنید. چرا که این گونه کل تصویر شما به گونه ای نامتوازن به نظر خواهد رسید.
ترکیب بندی در رندر
در نهایت زمانی که کل دیاگرام های تحلیلی را روی هم می گذاریم، می توانیم هر آنچه که در مورد ترکیب بندی لازم است بدانیم را یک جا بررسی کنیم، از عمل اصلی صحنه تا حرکت هایی که در فضای صحنه رخ می دهد تا اینکه چگونه تقارن فضا با روایت اصلی صحنه می شکند و اینکه چگونه روایت دوم این حرکت ها را خنثی می کند. هر یک از این قطعه ها در خدمت قطعه دیگر بوده و در نهایت یک تصویر خوشایند و پویا از فضا ارائه می دهد.
المان ها در رندر
بعلاوه توجه به چند نکته دیگر نیز در حین ترکیب بندی ضروری است :
مسیر: هر تصویر یک مسیر بصری دارد که راهنمای چشم مخاطب است. اما برخی از تصاویر در ارائه این خط دید موفق تر عمل می کنند. زمانی که می خواهید جایگذاری کاراکترها را در صحنه انجام دهید، این مسئله را در نظر بگیرید که می خواهید ببیننده چه چیز را ببیند. اگر می خواهید که توجه مخاطب به نقطه ای خاص جلب شود، تجمع در آن قسمت می تواند کمک کند. اگر می خواهید که مخاطبان فضا و روایت تصویر را به صورت منظم تر کشف کنند، کاراکترهای فضای خود را در فضا پخش کنید و توجه بیشتر را روی قسمت هایی بگذارید که می خواهید بیشتر جلب نظر کنند.

خط افق: آیا کاراکترهای انسانی را در فضای خود، بالای خط افق جای گذاری کرده اید یا زیر خط افق؟ خط افق به شدت اداراک یک فرد را از مقیاس و تناسبات کاراکترهایی که در صحنه وجود دارند تحت تاثیر قرار می دهد. بعلاوه می توانید از این خط به عنوان راهنما استفاده کنید تا مطمئن شوید که یک کاراکتر به درستی در فضا قرار گرفته و به خوبی با المان های اطراف ترکیب شده است.

دوربین: اعوجاج لنز نیز از فاکتورهای مهمی است که در دنیای عکاسی باید بدان توجه کنید. این عامل می تواند تصویرسازی نهایی ما را  به عنوان یک هنرمند،  بسازد و یا در مقابل تخریب کند. اعوجاج می تواند پرسپکتیو را جابه جا کند و باعث شود که اشیا و کاراکترها در صحنه به گونه ای نامتوازن و با مقیاس نادرست به نظر برسند.
خطوط راهنما: آیا شما قواعد کلاسیک ترکیب بندی را نیز به کار گرفته اید؟ قوانینی مثل قانون یک سوم یا قانون نسبت طلایی و یا غیره؟

باعث برانگیختن احساسات شوید :

طرح پیشنهادی برای بیلبورد
طرح پیشنهادی برای بیلبوردهای Sunset Spectacular طراحی JCDecaux/Zaha Hadid Architects ، رندر نهایی از شرکت Kiograph

اگرچه تمام انسان ها نگاه کردن را به صورت طبیعی یاد گرفته اند، اما این واکنش بدن تنها وابسته به طبیعت انسان ها نیست (استفاده از جملاتی مثل اینکه من احساس خطر می کنم، یا اینکه آنها مهربان به نظر می رسند می تواند گویای این مطلب باشد). یادگیری فرهنگی می تواند نقش مهم و عمده ای در فرآیند دیدن ایفا کند. انچه که مهم است در مورد استفاده از کاراکترهای انسانی در نظر بگیرید، این است که جامعه مخاطب شما چه احساسی نسبت به زیبایی ها مختلف، چهره های متفاوت، رنگ ها و پوشش ها و ... دارند. هر یک از این عوامل می تواند محرک احساسات افراد باشد بنابراین باید در مورد انچه که در کنار هم در صحنه قرار می دهید آگاه باشید، تا مخاطب نسب با آنچه که شما به او ارائه می دهید احساس خوبی پیدا کند و جذب تصویر شود. در ادامه چند نکته را مرور می کنیم که باید به آنها توجه کنید.
حالت صورت و زبان بدن: آیا چهره کاراکترهایی که انتخاب کرده اید متناسب حال و هوای فضاست؟ یا حرکات و ژست آنها متناسب صورت آنهاست. حرکات اضافه برای یک کاراکتر در صحنه رندر قابل قبول نیست. مخاطب خیلی سریع می  تواند یک لبخند تصنعی را تشخیص بدهد و یا بدتر از آن یک ژست غیر طبیعی را و هیچ کدام را دوست نخواهد داشت. بنابراین مطمئن باشید که تناسب چهره ها با حس فضا به شدت حائز اهمیت است. بستر پروژه نیز عامل مهمی است. زمانی که پروژه Ascend را برای فرانگ گهری طراحی می کردیم که یک فضای کاری خلاقانه بود، ما از مجموعه ای از کاراکترهای مختلف با ژست های متفاوت استفاده کردیم که حضور آنها در چنین فضایی معقول بود. از کاراکتری که در حین یک جلسه در محیط کار دست به کمر ایستاده است تا کاراکتری که در زمان استراحت خود مشغول مطالعه روزنامه می باشد. کاراکترهایی که انتخاب می کنید باید در حالتی باشند که متناسب انتظارات ببنینده از این این فضا هستند. و ما برای این کار در مورد نحوه عملکرد موقعیت های مختلف و محیط های مختلف فکر کرده بودیم.

سن : در برخی از فرهنگ ها، سن حائز اهمیت است اما مثلا در آمریکا خیلی زیاد این مورد اهمیت ندارد. سن کاراکترهای استفاده شده در تصویر، یکی از سریع ترین مشخصه هایی است که از محتوای یک برند دریافت می شود. اگر کاراکترهای حدود سنی 20 سال با کاراکترهای حدود سنی 70 سال در کنار هم قرار گیرند، حضور این افراد چه چیزی را در مورد این فضا می تواند منتقل کند؟ اگر تصویر پر از حضور کودکان باشد چه مفهومی را می تواند برساند؟ محدوده سنی کاراکترهای مورد استفاده در یک تصویر می تواند کامل حس تصویر را تغییر دهد بنابراین وابسته به روایتی که برای تصویر در نظرگرفته شده است از کاراکترهایی با رنج سنی متفاوت استفاده می شود. باید در نظر بگیرید که چه کسی متعلق به این فضاست و حضور چه کسی در این فضا در اولویت می باشد؟ تمایلات و انتظارات از این فضا به چه صورت است؟ این معیارها را در نظر بگیرید و از آنها به عنوان نقطه شروع کار خود استفاده کنید.

رنگ ها : قطعا دلیلی وجود دارد که رنگ آبی، رنگ آرامش بخش است. یا اینکه چرا ماشین های قرمز رنگ بیشتر جلب توجه می کنند. بررسی ها و تحقیقات مختلفی در این زمینه صورت گرفته است که شما می بایست آنها را مطالعه کنید اما برای هدف وابسته به این مقاله این موارد را باید در نظر بگیرید: رنگ ها می توانند محرک احساسات باشند و توجه را به خود جلب کنند و از طرفی راهنمای چشمان شما باشند که به کدام جهت حرکت کند. این موارد را زمانی که از رنگ در تصویرسازی خود بهره می گیرید، در نظر داشته باشید. اگر می خواهید بهترین کار خود را ارائه دهید، از رنگ قرمز غافل نشوید. این رنگ می تواند برنده میدان را مشخص کند.

آینده را نیز در نظر بگیرید

شهرهای امروزی به شدت آینده نگرند. آنچنان که که طرح ها غالبا می توانند تا 50 سال آینده نیز درحال اجرا باشند، به خصوص زمانی که این طرح ها شامل خدمات اصلی شهر مانند زیرساخت ها یا سیستم های حمل و نقل می باشند.
بنابراین به عنوان یک هنرمند تصویرساز چگونه با این مسئله برخورد می کنید؟ 50 سال زمان زیادی است.
زمانی که ما فضایی در آینده را تصویرسازی می کنیم، رویکرد ها و خط سیر و آنچه که امروز در جهان و به ویژه به صورت متداول مورد استفاده قرار نمی گیرد را تصویر می کنیم. آنچه که در این تصاویر می بینید همیشه خارج از دسترس نخواهد بود اما ممکن است در طی 50 سال محقق نشود. مثلا Google Glass را در نظر بگیرید. این ایده در حال حاضر اجرایی نشده است، اما ایده برخی از اشکال عینک های تکنولوژیکی اکنون نیز وجود دارد. در نهایت کاراکترهایی که انتخاب می کنید باید در محیط قرار گرفته شده طبیعی به نظر برسند. شاید جالب و متفاوت باشد که آدم ها را در جهت عمودی جایگذاری کنید اما اینگونه این کاراکترها به چشم نخواهند آمد و حس خوبی نیز به دست نمی دهند. و اینکه این حس خوب هدف نهایی است. اگر تصویرسازی شما در نهایت قابل باور نباشد، طرح شما شکست خورده و نمی تواند ارتباط حسی موفقی برقرار کند. یا اینکه به گونه ای دیگر می توان این مسئله را دید که ممکن است طرح شما خیلی خوب احساسات را برانگیزد و مخاطب را جلب کند اما این مخاطب، مخاطب درستی نبوده و با جامعه هدف موردنظر کارفرما متفاوت باشد. 

تحریریه معماری آرل
منبع: archdaily.com
تعداد بازدید : ۳۱۵۰
نسخه چاپی :  
ارسال نظرات

نظر شما :

مطالب مشابه
مراکز تجاری فضاهای باز عمومی نیستند!

مراکز تجاری فضاهای باز عمومی نیستند!

معماری هزاره سوم: معماری سیال

معماری هزاره سوم: معماری سیال

مراحل صدور پروانه و جواز ساختمان در تهران

مراحل صدور پروانه و جواز ساختمان در تهران

عناصر طراحی: حجم در معماری

عناصر طراحی: حجم در معماری

تفاوت معماری داخلی و دکوراسیون داخلی و مقایسه این دو تخصص

تفاوت معماری داخلی و دکوراسیون داخلی و مقایسه این دو تخصص

نقاط کانونی یا Focal Points در دکوراسیون داخلی چیست؟

نقاط کانونی یا Focal Points در دکوراسیون داخلی چیست؟

مشاوره معماری

برای داشتن فضای کارآمد و زیبا می توانید از مشاوره متخصصین آرل بهرمند شوید

02122901905
مهندسین مشاور معماری
کاردستی با وسایل دور ریختنی
شرکت طراحی دکوراسیون اداری 
طراحی و اجرای فروشگاه زنجیره ای

عضویت در گروه معماران آرل

بعد از ثبت ایمیل ، حتما از طریق لینک فعال سازی ، عضویت خود را فعال کنید.


طراحی و ساخت ویلا
بازسازی ساختمان
اخذ تاییدیه کمیته نما 
طراحی داخلی مطب
تماس با گروه معماران آرل
: تهران ، نیاوران، سه راه یاسر،ساختمان آوا 2،
پلاک 250، طبقه 3، واحد 34
تلفن  :  ۶-۲۲۹۰۱۹۰۵-۰۲۱ 
فکس :    ۲۲۹۰۱۹۰۷-۰۲۱
ایمیل: info@arel.ir