برای بیشتر بیماری ها، درمانی وجود دارد. بعضی بیماری ها ریشه ای و پیچیده اند و احتیاج به درمان جدی تر و طول درمان بیشتری دارند، ولی بعضی سطحی اند وبا استفاده از روش های ساده درمانی به سرعت رو به بهبودی می روند. با این همه چنان که خود پزشکان هم معترفند یکی از پیچیده ترین انواع بیماری ها که به تدریج و بر اثر مرور زمان انسان را به نابودی می کشاند، بیماری های روحی و روانی اند؛ بیماری هایی با انواع وصورت های مختلف که هر یک به نوعی روح انسان را می خو رند ومی خراشند و نکته جالب این که بسیاری ازاین بیماری ها مخصوص انسان مدرن ومتأثراززندگی مدرن واقتضائات آن هستند به خصوص آن دسته ازاقتضائات بی روحی که زندگی را به ورطه خشکی وخشنونت و زبری و یکنواختی می کشانند.
آن طور که دانشمندان می گویند غالب انسان های مدرن امروزی که در چارچوپ شهرهای مدرن زندگی می کنند، به یکی از انواع این بیماری مبتلایند. بعضی کمتر، بعضی بیشتر. بعضی به صورت سطحی درگیرند وبعضی دچار جدیترین و پیچیده ترین اختلالات روحی و روانی اند که اگر بپذیریم زندگی مدرن منشا بروز آن ها نبوده اما نمی توانیم منکر آن شویم که نوع زندگی شهریشان در تشدید آن نقشی تاثیرگذار داشته. عواملی مثل عدم وجود طراوت و شادابی در محیط زندگی، از چهاردیواری خانه ومحل کار گرفته تا محیط کوچه و خیابان و درودیوارهای شهری که در آن زندگی می کنیم، هر روح سالمی را هم دچار حداقل افسردگی های سطحی می کند، چه برسد به کسی که به لحاظ ژنتیکی وطبیعی زمینه ای از بیماری های روحی را درون خود دارد. کافی است که در چنین محیطی قرار بگیرد تا بیماری اش تشدید شود. مشکل این جاست که از بد ماجرا آن چیزی که زیاد است آلودگی های بصری محیط های باز و بسته شهری است و آن چه کم، طراوت و نشاط و شادابی که از درو دیوار کوچه و خیابان شهر و... به زندگی آدم تزریق شود.
معماری با روح و روان و شادابی وافسردگی انسان ها ارتباطی مستقیم دارد و عاملی فوق العاده تاثیرگذار است. آیا تا به حال توجه کرده اید که وقتی ازکشوری به کشوری، شهری به شهری، خیابانی به خیابانی، ساختمانی به ساختمانی یا به طور کلی وقتی از فضایی وارد فضای دیگری می شوید، این تغییر موقعیت به شما چه احساسی را القا می کند؟ حس شادابی و پرانرژی بودن، غم واندوه، غرور و افتخار عظمت و بزرگی، حقارت و کوچکی، کنجکاوی و... .این همه تاثیر روانی فضا روی انسان است و معماری هنر ساماندهی فضا. وقتی معمار روی کاغذ خط می کشد و تصویری مجازی ازفضایی حقیقی را روی دو بعد کاغذ ترسیم می کند، وقتی معمار فرآیند ساخت هراثر معماری را هدایت می کند، پا در عالمی می گذارد که عالم روحیات و خلقیات انسانی است؛ پا در مسیری می گذارد که این مسیر به جزئی ترین احساسات وعواطف بشری میرسد.
فرقی نمی کند که معمار یک خانه مسکونی می سازد یا یک فضای عمومی یا این که شهر را طراحی و ساماندهی می کند. معماری محدود به ساختمان نیست، مربوط به در و دیوارها و فضای سبز کوچه و خیابان ها هم می شود. معماری در تمام لحظه های زندگی با روح و روان انسانها ارتباط دارد و درصورت توجه علمی و اصولی میتوان با قاطعیت کامل گفت معماری خوب با همه زیر شاخه هایش یکی ازعوامل مهم برای داشتن جامعه ای فعال و پویا همراه با شهروندانی شاد و پرانرژی است.
ولی آیا معماران، کارفرمایان معماری، مدیران، قانون گذاران وهمه تصمیم گیرندگانی که به نوعی مربوط به معماری می شوند یا عموم مردم به این حساسیت واقفند؟ کاش که باشند.
نویسنده : امیر رضا شریعت رضوی - معمار
معماری همشهری - شماره 13
مطالب مشابه
همراه معماری آرل باشید