نویسنده : تحریریه معماری آرل
تاریخ : دوشنبه , ۱۳۹۴/۰۵/۰۵ ۰۹:۰۰
گزارش: حمید خوشگام
فرصتی فراهم شد تا با معمار خلاق و جوان کانادایی، استفان راسله در دفترش در مونترال به گفتگو بنشینیم.
معروفیت دفتر معماری وی با نام nature humaine بیشتر به دلیل پروژه های کوچک اما خلاقانه ای است که در شهر مونترال طراحی و اجرا شده اند و برخی از این ساختمان ها جوایزی نیز برنده شده اند.
از آنجا که پدر استفان کارگردان سینماست، تنها آشنایی او با هنر و معماری معاصر ایران، محدود به شناخت سینمای عباس کیارستمی و به ویژه فیلم های "زیر درختان زیتون" و "طعم گیلاس" بود!
اگرچه همین امر دستمایه ای شد تا با تشبیه فیلم های کیارستمی به پروژه های معماریش، روند شکل گیری خلاقیت ناشی از قوانین و محدودیت ها را در طرح هایش تشریح کند.
در این گزارش، با روند کار استفان راسله و گروهش آشنا می شویم که تلاش می کنند از میان قوانین و موانع پیش رو، راهشان را به سمت معماری خلاق باز کنند؛
آرل: در بیشتر فضاهای داخلی پروژه های شما رنگ زرد و خاکستری بیش از سایر رنگ ها به چشم می خورد. رنگ زردی که اتفاقا رنگ لوگوی شما نیز هست. آیا سعی می کنید به نوعی کار خود را متمایز کنید؟
استفان: ما سعی کرده ایم با استفاده از رنگ های روشن و شاداب فضایی زنده و پویاتر خلق کنیم. در مجموع نظر کارفرما اهمیت دارد، ما چیزی را به او تحمیل نمی کنیم. اگر استفاده از رنگ های دیگری مثل آبی یا سبز برای پروژه و سلیقه ی کارفرما مناسب تر باشد، حتما از آنها استفاده می کنیم.
آرل: در سایت اینترنتی، خودتان را اینگونه توصیف کرده اید که: درک ما از فضای زندگی مطلوب و کارآمد، باعث شده است که برای رسیدن به معماری متوازن و دلنشین تلاش کنیم. "فضای زندگی مطلوب" را چگونه تعریف می کنید؟
استفان: فضایی است که از هر لحاظ یعنی از نظر نور، عملکرد، مقیاس، فرم و مصالح استفاده شده با کیفیت است و در عین حال میتواند بسیار ساده باشد.
آرل: معمولا در دنیای معماری، با بسیاری از قواعد و مقررات دست و پا گیر سروکار داریم. به ویژه در محله های قدیمی و تاریخی، شهرداری ها آنقدر محدودیت ایجاد می کنند که انگار هیچ راهی برای نوآوری در طرح وجود ندارد. چگونه می شود با این همه محدودیت و موانع، همچنان به دنبال خلاقیت و تازگی در معماری بود؟
استفان: هر پروژه ای با همین مواجه شدن با قوانین و محدودیت ها شروع می شود. به ویژه در فضاهای شهری این محدودیت ها شدیدتر است و در هر پروژه و مسابقه ی معماری، شاید 75 درصد ویژگی های آن را همین قوانین و مقررات مشخص می کنند. به علاوه قوانین ساخت و ساز، سایتی که پروژه در آن طراحی می شود، جهت تابش نور خورشید، همسایگی ها و ... که در شروع هر پروژه تمام این ها را در نظر می گیریم و سپس به کانسپت پروژه فکر می کنیم.
آرل: مساله ی دیگری که مطرح است بحث هزینه هاست. معمولا پروژه های متفاوت و خاص، هزینه ی بیشتری نیاز دارند. چگونه کارفرما را راضی می کنید که برای خلاقیت و نوآوری شما هزینه ی بیشتری پرداخت نماید؟
استفان: دفتر ما، دفتر معماری کوچکی است و کارفرماها نیز همیشه بودجه ی محدودی دارند و خبری از پروژه های گران قیمت با بودجه های نامحدود نیست. اکثر پروژه های ما بودجه ای بین 300 تا 400 هزار دلار دارند. البته ممکن است به یک میلیون دلار هم برسد. بر حسب وسعت بنا، هزینه ی ساخت پروژه حدود 200 دلار در فوت مربع است ،که این برای ساختمانی که کاملا منحصربه فرد و متفاوت و شخصی ساخته شده، در مقایسه با پروژه های شرکت های ساختمانی که ساختمان های ساده، تکراری و روتین را با هزینه ی حدودا 160 دلار در فوت مربع می سازند، رقم زیادی نیست.
ما جزئیات خاص و متفاوت را برای همه ی نقاط طراحی نمی کنیم. استراتژی ما به این صورت است که بخشی که اهیمت بیشتری دارد را انتخاب نموده و بیشتر روی آن بخش متمرکز می شویم و انرژی و هزینه را صرف آن قسمت می کنیم و البته جواب هم می گیریم. همیشه بخش هایی از پروژه اهمیت بیشتری دارند. مثلا در بسیاری از مواقع پلکان ها عناصر شاخص ساختمان می شوند و ما آن را مثلا با کتابخانه تلفیق می کنیم و طرح را جلو می بریم. پلکان به خانه زندگی می بخشد. مردم از آن برای چرخش در فضا استفاده می کنند و می توان پویایی و حرکت را در آن قسمت دید.
آرل: تصور کنید من کارفرمای شما هستم و می خواهم طراحی ساختمانی را به شما واگذار کنم. اولین قدم و نحوه ی شروع کار به به چه صورت است؟ چگونه کارفرما را جذب می کنید؟ آیا بخش تبلیغات دارید؟
استفان: بیشترین تمرکز ما برای جذب پروژه، بر روی وب سایت شرکت است. سعی می کنیم با کمک عکاس های حرفه ای از پروژه ها تصاویر مناسب تهیه کنیم که بسیار اهمیت دارد، درضمن همیشه سایت را به روز نگه می داریم. عامل دوم جذب پروژه، تبلیغات دهان به دهان مردم است. همچنین انتشار تصاویر پروژه ها در مجلات و نشریات و سایت هایی مانند Dezeen و Archdaily . در روزهای نخستین تاسیس دفتر، با انتشار مطالبی راجع به پروژه ها در نشریات محلی و چاپ تصاویر آن، کارفرماها را جذب می کردیم و شهرت کسب می کردیم و شروع خوبی بود.
اما در مورد روند کار، زمانی که کارفرما تماس می گیرد، معمولا کارهای مارا دیده است و با سبک طراحی ما آشنایی دارد؛ پرسش نامه ای داریم که یک سری سوالات شخصی در آن مطرح شده است: مثلا محل پروژه کجاست، آیا پروژه بازسازی است یا خیر، چقدر بودجه در نظر گرفته شده است، همچنین شرح کوتاهی از خواسته های کارفرما، خصوصیات کارفرما، مثلا آیا مجرد است یا متاهل، فرزند دارد یا خیر، چگونه با شرکت ما آشنا شده است و در مرحله ی بعد بررسی می کنیم که چقدر پروژه با دیدگاه و خط مشی ما قرابت دارد و مرتبط است. اگر مرتبط بود، قرار ملاقات حضوری ترتیب داده می شود و حدود یک ساعت با هم گفتگو می کنیم تا دقیقا بفهمیم که از ما چه چیزی می خواهد. هدف ما از این قرار ملاقات رسیدن به وجوه اشتراک و پیدا کردن خط مشی و جهت گیری پروژه است. مثلا اگر کارفرمایی عاشق کتاب است و با کتاب زندگی می کند، ایجاد فضایی برای مطالعه و زندگی اهمیت پیدا می کند؛ برای نمونه، خانمی که نوازنده ی ساز چنگ بود، نیاز به فضایی داشت که برای مهمان هایش موسیقی بنوازد. بنابراین این خانه دارای شخصیت ویژه ای بود که سایر قسمت ها حول و حوش آن موضوع شکل می گرفتند. بنابراین دانستن نیاز و خواسته ی کارفرما، بسیار اهمیت دارد.
در مرحله ی بعدی بررسی می کنیم که خواسته های کارفرما چقدر با بودجه ی در نظر گرفته شده همخوانی دارد. اغلب کارفرماها، هیچ ذهنیتی از هزینه های پروژه ندارند.
بنابراین وظیفه ی ما است که خواسته های کارفرما را با بودجه ی در نظر گرفته شده تطبیق دهیم و اگر سنخیت نداشت، به وی اعلام می کنیم که این پروژه با این مقدار بودجه امکان پذیر نیست. چون هنگام طراحی، هزینه ها را از پیمانکاران استعلام می گیریم و این بخش حساسی در روند طراحی پروژه است.
در بخش ساخت مسکن در مونترال، گاهی اختلاف زیادی بین هزینه های گوناگون استعلام شده وجود دارد. بنابراین باید با احتیاط عمل کنیم.
سپس مرحله ی قرارداد است که همه چیز در آن به دقت توضیح داده می شود. کار ما ارائه خدمات است بنابراین شرح خدمات ما، خواسته های کارفرما، تخمین تقریبی شروع و پایان پروژه، نحوه ی طراحی جزئیات، نحوه ی پرداخت حق الزحمه، همه و همه مستند می شوند و پس از امضای قرارداد، کل برنامه ریزی را مرور می کنیم و با جزئیات مدون می نماییم.
آرل: در ایران معمولا پس از مطالعه و طراحی کانسپت، نوبت به مشخص کردن دقیق تر فضاها، ترسیم نقشه ها، نما، حجم و ... است و بعد در فاز بعدی (فاز 2) تمام جزئیات را ترسیم می نماییم تا برای گروه طراحی و پیمانکاران اجرا، چیز مبهمی باقی نماند. شما هم همین روند را پی می گیرید؟
استفان: بله، دقیقا به همین ترتیب! به نظر من این مراحل در تمام دنیا یکسان است.
در ضمن گاهی پیش از شروع اسکیس های اولیه و کانسپت، به دفاتری که مجوزهای لازم ساخت را صادر می کنند، می رویم تا تمام مقررات، قوانین و محدودیت ها را مرور کنیم. این بخش بسیار مهمی در کار ماست. چون در غیر این صورت مسیر را اشتباه می رویم و زمان را از دست می دهیم. زمان طراحی برای ما بسیار مهم است.
بعد با دو یا سه طرح اولیه پیشنهادی، طراحی را شروع می کنیم و به کارفرما نشان می دهیم که معمولا یکی را انتخاب می کند. سپس با همان طرح های اولیه به دفاتر صدور مجوز می رویم تا مطمئن شویم که هیج مشکلی وجود ندارد.
پس از آن طرح را نزد CCU می بریم که هیاتی متشکل از حدود 10 نفر شامل معمار و سایر افراد است که طرح را از جهات تطبیق با قوانین و مقررات ساخت و همچنین همخوان بودن با بافت شهری اطراف و عناصر تاریخی همجوار بررسی می کنند و در نهایت آن را تایید یا رد میکنند. در مونترال قوانین برای قسمتی از بنا که در معرض عموم (رو به خیابان) است بسیار سختگیرانه تر از آن قسمتی است که رو به حیاط و حریم شخصی قرار دارد.
آرل: در ایران بیشتر قوانین، مربوط به فضاهای داخلی هستند تا خارجی، مانند اندازه ی اتاق ها و نورگیرها و یا نحوه ی دسترسی هر فضا به نور طبیعی. در مونترال ضوابط طراحی فضاهای داخلی به چه صورت است؟
استفان: قوانین و ظوابطی که در قسمت های خارجی ساختمان اعمال می شوند، در فضاهای داخلی نیز تاثیرگذارند. مانند درصد بازشوها، درصد استفاده از مصالح که آن هم دارای قوانین خاص خود است. قوانین سختگیرانه مربوط به انرژی، همگی در فضاهای داخلی تاثیرگذارند. اما شاید بیشترین ضابطه در فضای داخلی، مربوط به بحث پلکان و بحث امن بودن آن از جهت نرده، حفاظ و ... باشد. البته در 90 درصد پروژه های معماران، این قوانین رعایت نشده اند. این مساله بسیار مهم است زیرا در صورت بروز هر اتفاقی، ممکن است معمار آن مقصر شناخته شود.
آرل: ظاهرا فقط معماران معاصر ژاپن از هر قانونی معاف هستند!!
استفان: معماران ژاپنی در بسیاری از مواقع پلکان را بدون حفاظ طراحی و اجرا می کنند یا حتا ممکن است از نردبان برای ارتباط میان دو طبقه استفاده کنند، اما در اینجا چنین چیزی امکان پذیر نیست، چون در غیر اینصورت شرکت های بیمه، ساختمان شما را بیمه نخواهند کرد. البته گاهی با اجازه ی کتبی از کارفرما این قوانین را رعایت نکرده ایم و مثلا پلکان را بدون رعایت ضوابط همیشگی طراحی و اجرا نموده ایم.
آرل: یعنی اگر کارفرما کتبا رضایت دهد، می توانید قوانین مرتبط به دورن بنا را نادیده بگیرید؟
استفان: ترجیحا بهتر است این کار را نکنیم، چون در نهایت من به عنوان عضوی از انجمن معماران کبک، مسئول اتفاق ناشی از نادیده گرفتن قوانین خواهم بود.
آرل: معمولا در دفاتر طراحی کوچک، افراد در تمام مراحل پروژه حضور دارند. شما هم به همین صورت کار می کنید؟
استفان: بله، در دفتر ما که در مجموع 6 نفر نیرو دارد، هر نفر به طور همزمان روی دو پروژه کار می کند. چون همیشه یک پروژه منتظر صدور مجوزها و اخذ تاییدیه ها است و پروژه ای دیگر که جریان دارد. بنابراین تمرکز بیشتر روی آن پروژه خواهد بود و هر فرد مسئول تمام مراحل آن پروژه خواهد بود. اعم از برداشت، اسکیس، ترسیم و ... . البته روند کار بدین صورت است که خود من در مراحل اولیه ی طراحی حضور پر رنگی دارم تا روند اجرایی شدن ایده های اولیه و خط کلی پروژه، شکل گیرد.
آرل: فضای خاصی برای بحث و گفتگو دارید؟
استفان: معمولا پشت میز کامپیوتر گفتگو می کنیم. از همکاران می خواهیم که طرح هایی که به ذهنشان می رسد و ایده های مختلف را ارائه کنند و بعد راجع به آن صحبت می کنیم. بعد یک نفر مسئول آن پروژه خواهد بود و طراحی و ترسیم و جزئیات و ... را پیش می برد. البته در میان گروه ما، یک نفر متخصص طراحی جزئیات داریم که به سایرین کمک می کند. معمولا یکی دو کارآموز هم حضور دارند که در ماکت سازی و ... به بقیه کمک می کنند. اما اگر برگردیم به بحثی که راجع به مراحل مختلف طراحی داشتیم، بعد از اسکیس های اولیه، مدارک را جهت اخد مجوزهای لازم به مراجع مربوطه ارسال می کنیم. چون اخد مجوز ساخت در مونترال بسیار زمان بر است و ممکن است 8 تا 10 ماه زمان ببرد! بنابراین پس از طراحی اولیه، تمام مدارک شامل نما های خارجی، نقشه های اندازه گذاری، مصالح انتخابی، پرسپکتیوها، همه را ارسال می کنیم و در مدتی که منتظر صدور مجوز از CCU هستیم، روی نقشه ها کار می کنیم. البته مشکلی که در بسیاری مواقع با آن مواجه می شویم، این است که باید پروژه را پیش ببریم و روی نقشه ها کار کنیم، در حالیکه هنوز طرح به صورت رسمی تایید نشده است و بنابراین ممکن است زمان و هزینه ای که صرف می کنیم، بیهوده باشد. بنابراین من به عنوان معمار نمی توانم ریسک کنم و چند ماه وقت و انرژی را هدر دهم؛ بنابراین، همان طور که گفتم از ابتدای پروژه کاملا قوانین، مقررات و محدودیت ها را بررسی می کنیم تا این ریسک به حداقل برسد.
یکی از پروژه های ما که طرح آن بسیار امروزی بود، دو بار توسط CCU رد شد. در مونترال قوانین دست و پاگیری همچنان وجود دارد که به سالیان دور برمیگردد و برای مثال اجازه نمیدهد که درصد بازشو در نمای رو به گذر عمومی بیش از 20 یا 40 درصد کل نمای ساختمان باشد.
آرل: با وجود تمام این قوانین و محدودیت ها، همچنان اصلی ترین چالش معمار خلق فضایی با کیفیت است؛ چگونه به این خلاقیت دست پیدا می کنید؟
استفان: به هر حال هنر و معماری مثل یک نبرد است. مثلا در سینمای ایران، عباس کیارستمی علیرغم تمام قوانین و محدودیت ها، فیلم هایی مانند "طعم گیلاس" یا "زیر درختان زیتون" را ساخته است.
گاهی دانش آموزان دبیرستانی به دفتر ما می آیند و می خواهند بدانند چه شرایطی برای معمار شدن باید داشته باشند. اولین چیزی که به آنها می گویم، داشتن پشتکار و خوشبینی است. چون در این نبرد باید برای پیروزی تلاش کرد. گاهی 15 هزار دلار هزینه شده است و ناگهان طرح رد می شود. در این موقعیت نباید دلسرد شد، بلکه باید به دنبال راه جدیدی بود و به جلو حرکت کرد. در همه ی زمینه های هنری وضع به همین صورت است. اگر می خواهید پیش بروید و کار متفاوتی انجام دهید، باید بتوانید از موانع وقوانین به نفع خودتان استفاده کنید.
این کاری است که ما انجام می دهیم.
تحریریه معماری آرل
گزارش و عکس: حمید خوشگام (Hamid Khoshgam)
http://naturehumaine.com/fr
برای مطالعه ی متن کامل مصاحبه به زبان انگلیسی، کلیک کنید.
معروفیت دفتر معماری وی با نام nature humaine بیشتر به دلیل پروژه های کوچک اما خلاقانه ای است که در شهر مونترال طراحی و اجرا شده اند و برخی از این ساختمان ها جوایزی نیز برنده شده اند.
از آنجا که پدر استفان کارگردان سینماست، تنها آشنایی او با هنر و معماری معاصر ایران، محدود به شناخت سینمای عباس کیارستمی و به ویژه فیلم های "زیر درختان زیتون" و "طعم گیلاس" بود!
اگرچه همین امر دستمایه ای شد تا با تشبیه فیلم های کیارستمی به پروژه های معماریش، روند شکل گیری خلاقیت ناشی از قوانین و محدودیت ها را در طرح هایش تشریح کند.
در این گزارش، با روند کار استفان راسله و گروهش آشنا می شویم که تلاش می کنند از میان قوانین و موانع پیش رو، راهشان را به سمت معماری خلاق باز کنند؛
آرل: در بیشتر فضاهای داخلی پروژه های شما رنگ زرد و خاکستری بیش از سایر رنگ ها به چشم می خورد. رنگ زردی که اتفاقا رنگ لوگوی شما نیز هست. آیا سعی می کنید به نوعی کار خود را متمایز کنید؟
استفان: ما سعی کرده ایم با استفاده از رنگ های روشن و شاداب فضایی زنده و پویاتر خلق کنیم. در مجموع نظر کارفرما اهمیت دارد، ما چیزی را به او تحمیل نمی کنیم. اگر استفاده از رنگ های دیگری مثل آبی یا سبز برای پروژه و سلیقه ی کارفرما مناسب تر باشد، حتما از آنها استفاده می کنیم.
آرل: در سایت اینترنتی، خودتان را اینگونه توصیف کرده اید که: درک ما از فضای زندگی مطلوب و کارآمد، باعث شده است که برای رسیدن به معماری متوازن و دلنشین تلاش کنیم. "فضای زندگی مطلوب" را چگونه تعریف می کنید؟
استفان: فضایی است که از هر لحاظ یعنی از نظر نور، عملکرد، مقیاس، فرم و مصالح استفاده شده با کیفیت است و در عین حال میتواند بسیار ساده باشد.
آرل: معمولا در دنیای معماری، با بسیاری از قواعد و مقررات دست و پا گیر سروکار داریم. به ویژه در محله های قدیمی و تاریخی، شهرداری ها آنقدر محدودیت ایجاد می کنند که انگار هیچ راهی برای نوآوری در طرح وجود ندارد. چگونه می شود با این همه محدودیت و موانع، همچنان به دنبال خلاقیت و تازگی در معماری بود؟
استفان: هر پروژه ای با همین مواجه شدن با قوانین و محدودیت ها شروع می شود. به ویژه در فضاهای شهری این محدودیت ها شدیدتر است و در هر پروژه و مسابقه ی معماری، شاید 75 درصد ویژگی های آن را همین قوانین و مقررات مشخص می کنند. به علاوه قوانین ساخت و ساز، سایتی که پروژه در آن طراحی می شود، جهت تابش نور خورشید، همسایگی ها و ... که در شروع هر پروژه تمام این ها را در نظر می گیریم و سپس به کانسپت پروژه فکر می کنیم.
آرل: مساله ی دیگری که مطرح است بحث هزینه هاست. معمولا پروژه های متفاوت و خاص، هزینه ی بیشتری نیاز دارند. چگونه کارفرما را راضی می کنید که برای خلاقیت و نوآوری شما هزینه ی بیشتری پرداخت نماید؟
استفان: دفتر ما، دفتر معماری کوچکی است و کارفرماها نیز همیشه بودجه ی محدودی دارند و خبری از پروژه های گران قیمت با بودجه های نامحدود نیست. اکثر پروژه های ما بودجه ای بین 300 تا 400 هزار دلار دارند. البته ممکن است به یک میلیون دلار هم برسد. بر حسب وسعت بنا، هزینه ی ساخت پروژه حدود 200 دلار در فوت مربع است ،که این برای ساختمانی که کاملا منحصربه فرد و متفاوت و شخصی ساخته شده، در مقایسه با پروژه های شرکت های ساختمانی که ساختمان های ساده، تکراری و روتین را با هزینه ی حدودا 160 دلار در فوت مربع می سازند، رقم زیادی نیست.
ما جزئیات خاص و متفاوت را برای همه ی نقاط طراحی نمی کنیم. استراتژی ما به این صورت است که بخشی که اهیمت بیشتری دارد را انتخاب نموده و بیشتر روی آن بخش متمرکز می شویم و انرژی و هزینه را صرف آن قسمت می کنیم و البته جواب هم می گیریم. همیشه بخش هایی از پروژه اهمیت بیشتری دارند. مثلا در بسیاری از مواقع پلکان ها عناصر شاخص ساختمان می شوند و ما آن را مثلا با کتابخانه تلفیق می کنیم و طرح را جلو می بریم. پلکان به خانه زندگی می بخشد. مردم از آن برای چرخش در فضا استفاده می کنند و می توان پویایی و حرکت را در آن قسمت دید.
آرل: تصور کنید من کارفرمای شما هستم و می خواهم طراحی ساختمانی را به شما واگذار کنم. اولین قدم و نحوه ی شروع کار به به چه صورت است؟ چگونه کارفرما را جذب می کنید؟ آیا بخش تبلیغات دارید؟
استفان: بیشترین تمرکز ما برای جذب پروژه، بر روی وب سایت شرکت است. سعی می کنیم با کمک عکاس های حرفه ای از پروژه ها تصاویر مناسب تهیه کنیم که بسیار اهمیت دارد، درضمن همیشه سایت را به روز نگه می داریم. عامل دوم جذب پروژه، تبلیغات دهان به دهان مردم است. همچنین انتشار تصاویر پروژه ها در مجلات و نشریات و سایت هایی مانند Dezeen و Archdaily . در روزهای نخستین تاسیس دفتر، با انتشار مطالبی راجع به پروژه ها در نشریات محلی و چاپ تصاویر آن، کارفرماها را جذب می کردیم و شهرت کسب می کردیم و شروع خوبی بود.
اما در مورد روند کار، زمانی که کارفرما تماس می گیرد، معمولا کارهای مارا دیده است و با سبک طراحی ما آشنایی دارد؛ پرسش نامه ای داریم که یک سری سوالات شخصی در آن مطرح شده است: مثلا محل پروژه کجاست، آیا پروژه بازسازی است یا خیر، چقدر بودجه در نظر گرفته شده است، همچنین شرح کوتاهی از خواسته های کارفرما، خصوصیات کارفرما، مثلا آیا مجرد است یا متاهل، فرزند دارد یا خیر، چگونه با شرکت ما آشنا شده است و در مرحله ی بعد بررسی می کنیم که چقدر پروژه با دیدگاه و خط مشی ما قرابت دارد و مرتبط است. اگر مرتبط بود، قرار ملاقات حضوری ترتیب داده می شود و حدود یک ساعت با هم گفتگو می کنیم تا دقیقا بفهمیم که از ما چه چیزی می خواهد. هدف ما از این قرار ملاقات رسیدن به وجوه اشتراک و پیدا کردن خط مشی و جهت گیری پروژه است. مثلا اگر کارفرمایی عاشق کتاب است و با کتاب زندگی می کند، ایجاد فضایی برای مطالعه و زندگی اهمیت پیدا می کند؛ برای نمونه، خانمی که نوازنده ی ساز چنگ بود، نیاز به فضایی داشت که برای مهمان هایش موسیقی بنوازد. بنابراین این خانه دارای شخصیت ویژه ای بود که سایر قسمت ها حول و حوش آن موضوع شکل می گرفتند. بنابراین دانستن نیاز و خواسته ی کارفرما، بسیار اهمیت دارد.
در مرحله ی بعدی بررسی می کنیم که خواسته های کارفرما چقدر با بودجه ی در نظر گرفته شده همخوانی دارد. اغلب کارفرماها، هیچ ذهنیتی از هزینه های پروژه ندارند.
بنابراین وظیفه ی ما است که خواسته های کارفرما را با بودجه ی در نظر گرفته شده تطبیق دهیم و اگر سنخیت نداشت، به وی اعلام می کنیم که این پروژه با این مقدار بودجه امکان پذیر نیست. چون هنگام طراحی، هزینه ها را از پیمانکاران استعلام می گیریم و این بخش حساسی در روند طراحی پروژه است.
در بخش ساخت مسکن در مونترال، گاهی اختلاف زیادی بین هزینه های گوناگون استعلام شده وجود دارد. بنابراین باید با احتیاط عمل کنیم.
سپس مرحله ی قرارداد است که همه چیز در آن به دقت توضیح داده می شود. کار ما ارائه خدمات است بنابراین شرح خدمات ما، خواسته های کارفرما، تخمین تقریبی شروع و پایان پروژه، نحوه ی طراحی جزئیات، نحوه ی پرداخت حق الزحمه، همه و همه مستند می شوند و پس از امضای قرارداد، کل برنامه ریزی را مرور می کنیم و با جزئیات مدون می نماییم.
آرل: در ایران معمولا پس از مطالعه و طراحی کانسپت، نوبت به مشخص کردن دقیق تر فضاها، ترسیم نقشه ها، نما، حجم و ... است و بعد در فاز بعدی (فاز 2) تمام جزئیات را ترسیم می نماییم تا برای گروه طراحی و پیمانکاران اجرا، چیز مبهمی باقی نماند. شما هم همین روند را پی می گیرید؟
استفان: بله، دقیقا به همین ترتیب! به نظر من این مراحل در تمام دنیا یکسان است.
در ضمن گاهی پیش از شروع اسکیس های اولیه و کانسپت، به دفاتری که مجوزهای لازم ساخت را صادر می کنند، می رویم تا تمام مقررات، قوانین و محدودیت ها را مرور کنیم. این بخش بسیار مهمی در کار ماست. چون در غیر این صورت مسیر را اشتباه می رویم و زمان را از دست می دهیم. زمان طراحی برای ما بسیار مهم است.
بعد با دو یا سه طرح اولیه پیشنهادی، طراحی را شروع می کنیم و به کارفرما نشان می دهیم که معمولا یکی را انتخاب می کند. سپس با همان طرح های اولیه به دفاتر صدور مجوز می رویم تا مطمئن شویم که هیج مشکلی وجود ندارد.
پس از آن طرح را نزد CCU می بریم که هیاتی متشکل از حدود 10 نفر شامل معمار و سایر افراد است که طرح را از جهات تطبیق با قوانین و مقررات ساخت و همچنین همخوان بودن با بافت شهری اطراف و عناصر تاریخی همجوار بررسی می کنند و در نهایت آن را تایید یا رد میکنند. در مونترال قوانین برای قسمتی از بنا که در معرض عموم (رو به خیابان) است بسیار سختگیرانه تر از آن قسمتی است که رو به حیاط و حریم شخصی قرار دارد.
آرل: در ایران بیشتر قوانین، مربوط به فضاهای داخلی هستند تا خارجی، مانند اندازه ی اتاق ها و نورگیرها و یا نحوه ی دسترسی هر فضا به نور طبیعی. در مونترال ضوابط طراحی فضاهای داخلی به چه صورت است؟
استفان: قوانین و ظوابطی که در قسمت های خارجی ساختمان اعمال می شوند، در فضاهای داخلی نیز تاثیرگذارند. مانند درصد بازشوها، درصد استفاده از مصالح که آن هم دارای قوانین خاص خود است. قوانین سختگیرانه مربوط به انرژی، همگی در فضاهای داخلی تاثیرگذارند. اما شاید بیشترین ضابطه در فضای داخلی، مربوط به بحث پلکان و بحث امن بودن آن از جهت نرده، حفاظ و ... باشد. البته در 90 درصد پروژه های معماران، این قوانین رعایت نشده اند. این مساله بسیار مهم است زیرا در صورت بروز هر اتفاقی، ممکن است معمار آن مقصر شناخته شود.
آرل: ظاهرا فقط معماران معاصر ژاپن از هر قانونی معاف هستند!!
استفان: معماران ژاپنی در بسیاری از مواقع پلکان را بدون حفاظ طراحی و اجرا می کنند یا حتا ممکن است از نردبان برای ارتباط میان دو طبقه استفاده کنند، اما در اینجا چنین چیزی امکان پذیر نیست، چون در غیر اینصورت شرکت های بیمه، ساختمان شما را بیمه نخواهند کرد. البته گاهی با اجازه ی کتبی از کارفرما این قوانین را رعایت نکرده ایم و مثلا پلکان را بدون رعایت ضوابط همیشگی طراحی و اجرا نموده ایم.
آرل: یعنی اگر کارفرما کتبا رضایت دهد، می توانید قوانین مرتبط به دورن بنا را نادیده بگیرید؟
استفان: ترجیحا بهتر است این کار را نکنیم، چون در نهایت من به عنوان عضوی از انجمن معماران کبک، مسئول اتفاق ناشی از نادیده گرفتن قوانین خواهم بود.
آرل: معمولا در دفاتر طراحی کوچک، افراد در تمام مراحل پروژه حضور دارند. شما هم به همین صورت کار می کنید؟
استفان: بله، در دفتر ما که در مجموع 6 نفر نیرو دارد، هر نفر به طور همزمان روی دو پروژه کار می کند. چون همیشه یک پروژه منتظر صدور مجوزها و اخذ تاییدیه ها است و پروژه ای دیگر که جریان دارد. بنابراین تمرکز بیشتر روی آن پروژه خواهد بود و هر فرد مسئول تمام مراحل آن پروژه خواهد بود. اعم از برداشت، اسکیس، ترسیم و ... . البته روند کار بدین صورت است که خود من در مراحل اولیه ی طراحی حضور پر رنگی دارم تا روند اجرایی شدن ایده های اولیه و خط کلی پروژه، شکل گیرد.
آرل: فضای خاصی برای بحث و گفتگو دارید؟
استفان: معمولا پشت میز کامپیوتر گفتگو می کنیم. از همکاران می خواهیم که طرح هایی که به ذهنشان می رسد و ایده های مختلف را ارائه کنند و بعد راجع به آن صحبت می کنیم. بعد یک نفر مسئول آن پروژه خواهد بود و طراحی و ترسیم و جزئیات و ... را پیش می برد. البته در میان گروه ما، یک نفر متخصص طراحی جزئیات داریم که به سایرین کمک می کند. معمولا یکی دو کارآموز هم حضور دارند که در ماکت سازی و ... به بقیه کمک می کنند. اما اگر برگردیم به بحثی که راجع به مراحل مختلف طراحی داشتیم، بعد از اسکیس های اولیه، مدارک را جهت اخد مجوزهای لازم به مراجع مربوطه ارسال می کنیم. چون اخد مجوز ساخت در مونترال بسیار زمان بر است و ممکن است 8 تا 10 ماه زمان ببرد! بنابراین پس از طراحی اولیه، تمام مدارک شامل نما های خارجی، نقشه های اندازه گذاری، مصالح انتخابی، پرسپکتیوها، همه را ارسال می کنیم و در مدتی که منتظر صدور مجوز از CCU هستیم، روی نقشه ها کار می کنیم. البته مشکلی که در بسیاری مواقع با آن مواجه می شویم، این است که باید پروژه را پیش ببریم و روی نقشه ها کار کنیم، در حالیکه هنوز طرح به صورت رسمی تایید نشده است و بنابراین ممکن است زمان و هزینه ای که صرف می کنیم، بیهوده باشد. بنابراین من به عنوان معمار نمی توانم ریسک کنم و چند ماه وقت و انرژی را هدر دهم؛ بنابراین، همان طور که گفتم از ابتدای پروژه کاملا قوانین، مقررات و محدودیت ها را بررسی می کنیم تا این ریسک به حداقل برسد.
یکی از پروژه های ما که طرح آن بسیار امروزی بود، دو بار توسط CCU رد شد. در مونترال قوانین دست و پاگیری همچنان وجود دارد که به سالیان دور برمیگردد و برای مثال اجازه نمیدهد که درصد بازشو در نمای رو به گذر عمومی بیش از 20 یا 40 درصد کل نمای ساختمان باشد.
آرل: با وجود تمام این قوانین و محدودیت ها، همچنان اصلی ترین چالش معمار خلق فضایی با کیفیت است؛ چگونه به این خلاقیت دست پیدا می کنید؟
استفان: به هر حال هنر و معماری مثل یک نبرد است. مثلا در سینمای ایران، عباس کیارستمی علیرغم تمام قوانین و محدودیت ها، فیلم هایی مانند "طعم گیلاس" یا "زیر درختان زیتون" را ساخته است.
گاهی دانش آموزان دبیرستانی به دفتر ما می آیند و می خواهند بدانند چه شرایطی برای معمار شدن باید داشته باشند. اولین چیزی که به آنها می گویم، داشتن پشتکار و خوشبینی است. چون در این نبرد باید برای پیروزی تلاش کرد. گاهی 15 هزار دلار هزینه شده است و ناگهان طرح رد می شود. در این موقعیت نباید دلسرد شد، بلکه باید به دنبال راه جدیدی بود و به جلو حرکت کرد. در همه ی زمینه های هنری وضع به همین صورت است. اگر می خواهید پیش بروید و کار متفاوتی انجام دهید، باید بتوانید از موانع وقوانین به نفع خودتان استفاده کنید.
این کاری است که ما انجام می دهیم.
تحریریه معماری آرل
گزارش و عکس: حمید خوشگام (Hamid Khoshgam)
http://naturehumaine.com/fr
برای مطالعه ی متن کامل مصاحبه به زبان انگلیسی، کلیک کنید.
مطالب مشابه
X
همراه معماری آرل باشید