ملک اربابی قرن نوزدهم میلادی در خدمت کهنسالان قرن بیست و یک

تحریریه معماری آرل
در دهه­ های اخیر، جامعه کارفرمایان و طراحان نسبت به ارزش بناهای قدیمی در برابر بناهای جدید آگاه شده­اند و ارزش این دو را معادل یکدیگر می­دانند. بناها اجسامی ساکن نیستند بلکه در طول زمان کاربری و هدف بنا برای سازگاری با کاربران آن تغییر می کند. بناهای تاریخی نه تنها ویژگی کالبدی و زیبایی شناسی معماری را نشان می­دهند بلکه داستان یک دوره تمدن را روایت می­کنند. راهکار اصلی در حفظ سرزندگی و پویایی بنای تاریخی در طولانی مدت، ایجاد کاربری جدید در  بنا با حفظ ارزش های تاریخی آن است.
یکی از پروژه­ های موفق در زمینه مرمت ابنیه و تطبیق کاربری جدید به کالبد قدیمی، پروژه ملک اربابی خانوادهLeszczynski  در شهر لسزنو در کشور لهستان است. این شهر که زمانی به عنوان شهری خصوصی متعلق به خانواده Leszczynski که یکی از قدرتمند ترین خانواده های بزرگ لهستان است، تاسیس شده است؛ اکنون به عنوان شهری مرزی با ملیت ها و فرهنگ های مختلف که توسط جنگل های زیبا احاطه شده است، شناخته می شود. این خانواده پیشینه ی یکی از پادشاهان مهم در کشور لهستان به نام Stanisław Leszczyński می باشد.  مسیرهای ارتباطی مهم در این شهر تلاقی می کنند که دسترسی به این شهر را با ماشین و قطار آسان می سازد. لسزنو در سراسر جهان به عنوان مرکز ورزش های هوایی و به تبع آن آمادگی لازم برای انجام این ورزش ها شناخته می شود.
ملک اربابی خانوادهLeszczynski  یادگار مهم تاریخ این شهر است. که می­تواند با تغییر کاربری  باززنده سازی شده و آماده خدمت رسانی به کهنسالان این شهر شود. این مجموعه از سه بنای مجزا در یک مزرعه تشکیل شده است که در قرن های 19 و 20 میلادی به عنوان اصطبل و انبار مورد استفاده قرار می گرفتند. این بناها به جای رها شدن و یا تخریب با حداقل هزینه ها در سال 2015 به مرکزی برای سلامت محله و نگه داری از افراد کهنسالان توسط گروه معماری NA NO WO  تبدیل شده است.
گروه معماریNA NO WO  در توصیف کانسپت اصلی پروژه می نویسد: ایده اصلی ما در این پروژه ارتقا تعامل و فعالیت کاربران آینده آن بود. اتاق های نشیمن روباز در هر طبقه واقع شده است که ساکنان می توانند در آن در دوره های نقاشی، مجسمه سازی یا مدل سازی شرکت کنند. هر ساکن به تراس عمومی یا خصوصی دسترسی دارد که در آن می تواند گیاهان را پرورش دهد. در هر طبقه اتاق هایی برای فیزیوتراپی وجود دارد جایی که کاربران می توانند زیر نظر متخصصان ورزش کنند. بنابراین امکان بازدید و گشت و گذار در این مجموعه برای عموم فراهم شده است و کهنسالان را از عزلت نشینی خارج کرده و به سمت تعامل با جامعه برای توان یابی در زمینه های جسمی و روحی سوق می دهد.
اینکه آیا تعیین این نوع کاربری برای بنای فعلی مناسب ترین کاربری است یا خیر؛ و آیا این تعیین کاربری ارتباطی با کاربری های پیشین خود بایستی داشته باشد یا خیر؛ از سوالاتی است که نه تنها در این پروژه بلکه در پروژه های مشابه در رشته مرمت و تطبیق کاربری سوال اصلی را شکل می دهد. همانطور که در این بنا مشاهده می شود، پیشنهاد کاربری جدید موجب دوگانگی و یا چندگانگی بین ظرفیت و قابلیت کالبدی بنا و عملکرد قبلی بنا است. بررسی در مقیاس شهری می تواند به شناخت پتانسیل پنهان شده در کالبد بنا در آینده در بازه ی طولانی مدت برای تعیین عملکرد کمک کند. همچنین شناخت عوامل تاثیر گذار و تطبیق بر اساس مولفه های ساختاری شکلی و محتوی می تواند در ارتقا بهره وری تغییر کاربری مناسب باشد. این مجموعه بررسی کاربری های همجوار بنا بیشتر به سمت خدمات و تسهیلات ورزشی، آموزشی، فیزیوتراپی در کنار کاربری های مسکونی است. بنابراین کاربری جدید جایگاه و نقش ویژه ای را می تواند در این محدوده پیدا کند. اما آیا تصور ذهنی­ای کاربران با توجه به کاربری قبلی بنا مخدوش می کند یا خیر از سوالاتی است که باید به توجه به فرهنگ و تاریخچه منطقه به آن پاسخ داده شود.
یکی از چالش های اصلی در این پروژه تبدیل کردن سه بنای مجزا به یک مجموعه یکپارچه و در تعامل با هم بوده است.
هر کدام از این بناها دارای شخصیت و ظاهر متفاوت، ارتفاع متفاوت، و مصالح نمای متفاوت می باشد. برای یکپارچه کردن این بناها گروه معماری صفحاتی مشبک با مصالح فلزی زنگ زده جهت استفاده به عنوان جان پناه تراس ها، صفحات مهارکننده نور خورشید به صورت باز و بسته شونده پیشنهاد داده­اند. این مصالح به عنوان نمادی برای زودگذر و پویا بودن جریان زندگی، در نمای آن قرار گرفته است. آیا دخل و تصرف صورت گرفته در بنا برای یکپارچه شدن توسط صفحات مشبک نصب شده بر روی نما کافی است؟ برای یکپارچه کردن بناها تا چه حد اجازه دخل و تصرف در بنای تاریخی به طراح داده می شود؛ آیا بنای تاریخی نیازمند حفظ هویت خود است یا خیر؟؛ آیا طراحی فضاهای داخلی باتوجه به سبک معماری خارجی باید صورت گیرد یا براساس کاربری جدید خود؟ این ها همه سوالاتی است که در این پروسه مورد بررسی قرار می گیرد.
سیستم سازه و سقف این بناها، برای کاربری جدید مناسب نبوده و نیاز به تقویت و گسترش داشته اند. همچنین این مجموعه به فضاهایی برای تعبیه تاسیسات مکانیکی و پارکینگ نیز احتیاج داشته است. این موضوعات با توجه به زیربنا این پروژه به یک چالش اساسی تبدیل شده بود چراکه بنای تاریخی موجود هیچ فضای زیرزمینی نداشته است. آیا هزینه های گود برداری و اضافه کردن طبقات با حفظ بنای تاریخی با هزینه های قابل بازگشت کاربری جدید قابل توجیه است؟
در این بنا با صرف هزینه نه چندان کم مجبور به ساخت پارکینگ و سقف های سازه ای شده اند اما به دلیل میزان استقامت بالای سازه اصلی همچنان این هزینه کاملا قابل توجیه بوده است. در این پروژه، با اضافه کردن سقف طبقه آخر به بنای انبار قدیم به میزان یک طبقه علاوه بر تعریف اتاق های هتل با پنجره های نورگیر، یک حیاط وسیع بر بام این مجموعه ایجاد شده است که دید پاناروما را به تمام مزارع و بناهای اطراف داشته و که پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به فضایی برای بهره مندی از هوای تازه و ملاقات افراد تحت درمان با خانوداه هایشان و تعامل افراد بایکدیگر را دارد.
این مجموعه دارای مرکز توانیابی می باشد که مراقبت و خدمات درمانی را در کنار خدمات هتل، تغذیه، مراسمات اجتماعی فراهم می آورد. مساحت کل این مجموعه حدود 9000 متر مربع می باشد. بنای اصطبل قدیم را نیز به بیماران آلزایمر و بیماران ارتوپد و کاردیک اختصاص داده شده است. هر کدام از بخش ها با یک تراس مجزا برای دسترسی به هوای آزاد و دید به شهر ترکیب شده اند. همچنین این مجموعه دارای رستوران و اتاق های اجتماعات برای برگزاری مراسمات می باشد.
بنای جدید در یک بستر حیاط بازطراحی شده همراه با آبنما و گیاهان قرار گرفته است. بخش مسکونی این بنا نیز با خدمات گوناگونی برای راحتی افراد طراحی گشته است. . این مجموعه دارای بالکنی هایی برای هر واحد، کلاس های یوگا و ژیمناستیک، پارکینگ زیر زمینی است.
 گردآورنده: یاسمین میری
منبع:Archdaily
myheritage
Urbannext

لینک مستقیم : https://www.arel.ir/fa/News-View-8623.html