آیا جایزه پریتزکر کماکان امروز نیز معتبر است؟

تحریریه معماری آرل
"جایزه نوبل معماری"، "بزرگترین افتخار متخصصان رشته معماری" ...، این ها برخی از عباراتی هستند که در وصف جایزه پریتزکر به کار می روند. در تاریخ 7 مارچ 2018 برنده جایزه پریتزکر امسال معرفی شد و در همین رابطه مجله اینترنتی آرل در مقاله ای به اعتبار این جایزه در دنیای امروز می پردازد.
جایزه پریتزکر در سال 1979 میلادی توسط جی و سیندی پریتزکر بنیان گذاری شد. این جایزه هر ساله "جهت بزرگداشت معمار یا معماران در قید حیاتی که اثر معماری ساخته شده او یا آنها مجموعه ای از کیفیت های استعداد، بصیرت و تعهد را به همراه داشته و موجب کمک و هم بخشی مداوم و مهمی به بشریت و محیط مصنوع، به واسطه هنر معماری شده است"، اهدا می شود.
تا به امروز 39 بار جایزه پریتزکر به معماران مختلف اهدا شده است و برندگان این جایزه از سرتاسر جهان انتخاب شده اند. در سال گذشته این جایزه به  Rafael Aranda، Carme Pigem  و  Ramón Vilalta از گروه معماری   RCR Arquitectesتعلق گرفت که این اولین باری بود که برای این جایزه سه برنده معرفی می شد. در سال 2016 برنده این جایزه، معمار اهل شیلی،  Alejandro Aravena بوده و در سال 2015 این جایزه به معمار آلمانی، فرای اتو تعلق گرفته است.
اعلام برنده این جایزه بی شک هر ساله انتقاداتی را نیز به دنبال دارد. انتقاداتی نظیر اینکه، آیا هیچ کاندیدای زنی در زمینه معماری وجود ندارد و یا اینکه باز هم  یک سوپراستار معماری دیگر برای این جایزه انتخاب شده است؟ و یا در مقابل، سوالاتی نیز پس از اهدای جایزه پیش می آید مانند اینکه معمار اعلام شده به عنوان برنده، اصلا چه کسی هست و چه کارهایی انجام داده است؟ و چرا لیاقت بردن این جایزه را دارد؟

در ادامه، چهار سردبیر مجله اینترنتی معماری آرک دیلی در گفتگویی که خواهید خواند، اهمیت جایزه پریتزکر را در دوران حاضر مورد بحث قرار می دهند :

آیا جایزه پریتزکر امروز اعتبار خود را از دست داده است؟

بکی کوئینتال: احساس من این گونه است که جایزه پریتزکر امروز کمی از نوعی بحران هویت و عدم داشتن مشی مشخص رنج می برد. این امر است که موجب می شود سخت بتوانید پیش بینی کنید که در آینده برای این جایزه چه اتفاقی خواهد افتاد. من فکر می کنم این مسئله بحران هویت پیش آمده، می تواند از روی قصد باشد و شاید حتی بتوان گفت اتفاق خوبی نیز هست؟ اما من یک حس منفی دارم که این اتفاق، یک عمل خودآگاهانه نیست.
روری استوت: من فکر می کنم که این مسئله حداقل مربوط به داخل گروه بنیاد پریتزکر می باشد. آنها در مورد اعتبار خود نگران هستند.
نیکولاس والنسیا: من موافقم. من فکر می کنم که این جایزه بسیار معتبر است اما آنها با نوعی بحران هویت مواجه هستند. خیلی سخت بتوان ارتباط میان پنج برنده آخر این جایزه را کشف کرد.
پاتریک لینچ: من هم موافقم که معیارهای انتخاب در طول سال های اخیر به شدت به نظر می رسد که تغییر کرده است. اما با این وجود این جایزه کماکان معتبرترین جایزه معماری جهان، نسبت به هر جایزه دیگری است.  این جایزه، تنها جایزه ای است که عموما اعتباری برای پروژه ها و معماران محسوب می شود و به نوعی معیار سنجش کیفیت است مانند عبارت " برنده جایزه پریتزکر" که زیاد آن را می شنویم.
روری استوت: خیلی خوب است که می بینیم اعضای این بنیاد فعالانه روی این رقابت کار می کنند، حتی اگر امروز به نظر برسد که آنچنان خط مشی آنها مشخص نیست. این جایزه بعلاوه تنها جایزه معماری است که به نظر می رسد، حتی در جوامع غیر معماری و دنیای خارج از معماری، جایگاه مهمی داشته و این جایگاه را حفظ کرده است. بنابراین سخت است بگوییم این جایزه قدیمی شده و اعتباری ندارد.
پاتریک لینچ: شهرت و اعتبار هیات داوران این مسابقه نیز خود اعتبار این جایزه را تضمین می کند.
نیکولاس والنسیا: یکی از مسائلی که باعث می شود سخت بتوان برنده این جایزه را پیش بینی کرد این است که هر معمار منفردی که پروژه ساخته شده ای دارد می توان کاندیدای این جایزه بشود. بنابراین گستره شرکت کنندگان این مسابقه بسیار وسیع است. اگر به ده سال گذشته برگردم، زمانی که یک دانشجوی تازه وارد به کالج معماری بودم، در آن زمان ما فکر می کردیم که جایزه پریتزکر دستاوردی است که ماحصل عمر یک معمار می باشد. طبق آنچه که پاتریک لینچ الان مطرح کرد که "شهرت و اعتبار هیات داوران این مسابقه نیز خود اعتبار این جایزه را تضمین می کند"، ماجرا این است که گاهی خود هیات داوران نیز به نظر نمی رسد که آنچنان وابسته به دنیای معماری باشند. منظورم به Stephen Breyer و Ratan N. Tata می باشد.
پاتریک لینچ: زمانی که به برنده های دوره های گذشته این مسابقه نگاه می کنید، به نظر می رسد که به دو "گونه" و دسته مختلف جایزه تعلق می گیرد: یا گروهی که کارهای خلاقانه و تاثیر گذاری انجام داده اند ( مانند فرای اتو و خیلی های دیگر) و یا گروهی که خیلی متفاوت از بقیه و آوانگارد کار کرده اند و کارشان به میزان زیادی نظری بوده است (مانند زاها حدید). البته در این میان RCR به هیچ یک از این دو گروه تعلق ندارد.
بکی کوئینتال: دقیقا. و صادقانه باید بگویم که من هیچگاه توجیه رضایت بخشی برای این انتخاب پریتزکر پیدا نکردم.
روری استوت: اما من فکر نمی کنم که این توجه افزایش یافته به معماران متوسط، به خودی خود، اتفاق بدی باشد. Wang Shu، Aravena و حتی گروه معماری  RCRافرادی هستند که خود را تاکنون به میزان زیادی اثبات کرده اند، اما پتانسیل زیادی دارند که کارهای بیشتری انجام دهند، به ویژه با توجه خاصی که به عنوان برنده جایزه پریتزکر اکنون نسبت به خود جلب کرده اند.
پاتریک لینچ: یک نکته مثبت در انتخاب گروه معماری RCR این بود که راه را برای گرفتن این جایزه، برای گروه های معماری بیش از دو نفر باز کرد.
روری استوت: درست است. البته من کمی تعجب کردم که زمانی که بنیاد پریتزکر اعلام کرد که این جایزه به سه نفر می رسد و از رسانه ها خواست که از استفاده از عبارت تعلق گرفتن جایزه به گروه معماری RCR خودداری کنند و تاکید بر تعلق گرفتن جایزه به سه نفر بود.
بکی کوئینتال: اما من فکر می کنم علت این امر بیشتر به این خاطر بود که اعلام تعلق گرفتن جایزه به یک گروه در مغایرت با رویکرد این بنیاد در گذشته بوده است و آنها  می خواستند که تداوم و پیوستگی رویکرد خود را حفظ کنند.
روری استوت: این مسئله در این بنیاد، باید به حساب تاکید آنها بر رویکرد فرد گرایانه جایزه در گذشته، گذاشته شود اکه اکنون دیگر این قضیه مطرح نیست.
بکی کوئینتال: به نظرم بهترین کاری که امروز پریتزکر می تواند بکند این است که به صورت پیوسته ای از میان معمارانی برنده خود را انتخاب کند که پا جای پای معمارانی مانند Aravena و شیگرو بان می گذارند.
نیکولاس والنسا: در شیلی، بعد از اینکه Aravena جایزه پریتزکر را در سال 2016 برد، یک اتفاق جالب افتاد. پیش از جایزه، معماران بحث و اعتراض می کردند که این جایزه تنها محدود به معمارانی که متولد کشورهای پیشرفته هستند و معماران مسن با تعداد زیادی پروژه، می باشد. بعد از آن سال معماران شروع به اعتراض کردند که چرا هیات داوران پریتزکر، روی اهدای جایزه به معمارانی تمرکز نمی کنند که پروژه های ساخته شده بیشتری دارند.
روری استوت: اما نیکولاس، آیا نمی تواند همین مورد را در مورد وانگ شو نیز گفت؟ و یا اینکه فکر می کنی که فقط چند سال لازم است تا مردم به چنین انتقاداتی برسند.
نیکولاس والنسیا: خب بله، مطمئنا. من فکر می کنم این واکنش ریاکارانه ای از طرف آمریکای لاتین بوده است. من چنین نقدی را زمانی که تویو ایتو به عنوان مثال برنده این جایزه شد، ندیدم. بعلاوه اگر به دنبال تصویر سوپراستارهای معماری در میان برندگان جایزه پریتزکر بگردیم، آخرین آنها تویو ایتو در سال 2013 بوده است.
بکی کوئینتال: خب اگر امسال برنده جایزه یک سوپراستار معماری نباشد، قطعا دیگر می توان گفت که دیگر انتخاب یک سوپراستار هدف جایزه پریتزکر نیست.
پاتریک لینچ: خب این بنیاد، اهداف خود را از این جایزه چنین بیان می کند که : "جهت بزرگداشت معمار یا معماران در قید حیاتی که اثر معماری ساخته شده او یا آنها مجموعه ای از کیفیت های استعداد، بصیرت و تعهد را به همراه داشته و موجب کمک و هم بخشی مداوم و مهمی به بشریت و محیط مصنوع، به واسطه هنر معماری شده است" قسمت که برای من مورد سوال است " کمک و هم بخشی مداوم و مهم به بشریت و محیط مصنوع " می باشد.
روری استوت: برای من، این مسئله مبهم است. به ویژه زمانی که این مسئله را در نظر می گیرید که این بیاینه (حداقل من معتقدم) بسیار پیش از رویکرد امروز این بنیاد نوشته شده است. ما می توانیم یک بحث کاملا جداگانه در مورد این که عبارت " کمک و هم بخشی مداوم و مهم به بشریت و محیط مصنوع " به چه معناست، داشته باشیم.
نیکولاس والنسیا: مخاطب جایزه پریتزکر اینقدر گسترده است که هر فردی می تواند کاندیدای آن بشود. بنابراین اکنون مسئله این است که ما با صف طویلی از معماران روبه رو هستیم که می بایست جایزه پریتزکر برنده شوند.
روری استوت: موافقم.
پاتریک لینچ: من موافقم که این مسئله کمی گنگ است، اما درحقیقت توضیح می دهد که چرا آنها تلاش کرده اند که معمارانی را انتخاب کنند که آثار آنها طیفی از فرهنگ ها و طبقات اجتماعی متنوع را در بر می گیرد.
نیکولاس والنسیا: شاید همین امر دلیل این بحران هویتی و نداشتن خط مشی مشخص باشد. مقایسه RCR با برنارد چومی، آراونا، دنیل لیبسکیند و غیره... اجتناب ناپذیر است.
روری استوت: اما در عین حال، به همین دلیل است که مردم خیلی گیج شده اند که واقعا هدف بنیاد پریتزکر چیست. من فکر می کنم مشکل این است که این تغییرات توسط هیات داوران جهت داده می شود، که همیشه داوران ثابت نیستند و تغییر می کنند. به عنوان مثال بسیاری از افراد پیام گذاشته بودند که این تصادفی نیست که در اولین سالی که ریچارد راجرز در هیات داوران حضور داشت، فرای اتو به عنوان برنده جایزه انتخاب شد. رویکرد بهتر این خواهد بود که سازمان دهندگان جایزه پریتزکر یک خط مشی جدید تعریف کنند که شفاف تر از بیانیه اهداف قدیمی آنها، هدفشان را توضیح دهد.
پاتریک لینچ: این نگرانی وجود دارد که این چنین برداشت شود که پریتزکر شبیه به کلوب " من پسر خوب هستم" بشود. من شخصا معتقدم گسترده تر کردن معیارهای آنها اتفاق خوب و مثبتی است و می خواهم که معماری های بیشتری را از نقاط غیرقابل پیش بینی جهان در این جایزه ببینم و با این جایزه به صداهای آرام اجازه داده شود که شنیده شوند.
روری استوت: من فکر می کنم تمام این مسائل زمانی محقق می شود که آنها خط مشی خود را اصلاح کنند.
نیکولاس والنسیا: نکته ای دیگر. من فکر می کنم اگر شما یکی از اعضای هیات داوران بوده باشید، نمی بایست برنده جایزه پریتزکر بشوید.
بکی کوئینتال: جالب است. اگر جز هیات داوران دوره های قبلی بوده باشید، چطور؟
نیکولاس والنسیا: من منطق آن را می فهمم اما کمی هم مشکوک به نظر می رسد. این شبیه به همان ایده کلوب "من پسر خوب هستم" هست که پاتریک جلوتر اشاره کرد.
روری استوت: بنابراین منظور این است که ما داریم می گوییم امکان برنده شدن در جایزه و اینکه در هیات داوران حضور داشته باشید، متقابلا  برای همیشه باید منحصر به فرد بوده و تنها امکان یکی از آنها برای یک فرد وجود داشته باشد؟ به خصوص اینکه شما قبلا نقد کردید که چرا هیات داوران همه از پیش سابقه معماری ندارند. این کمی پیشنهاد چالش برانگیزی است. چگونه می توانید بین یک معمار که "قابلیت انتخاب برای برنده شدن جایزه را دارد" و یک معمار که "قابلیت انتخاب به عنوان عضو هیات داوری را دارد" تمایز قائل شوید؟
نیکولاس والنسیا: من فقط فکر می کنم این از اتفاق هایی است که، زمانی که دارید اسامی افرادی را که در هیات داوران حضور دارند، چک می کنید، خیلی جالب به نظر نمی رسد. تا آنجایی که من می دانم، شما نمی توانید برنده جایزه اسکار برای بهترین بازیگر بشوید و در عین حال در هیات منصفه نیز حضور داشته باشید. در عین حال البته که شما می توانید اسامی افرادی را در هیات داوران بیاورید که فعالیت تخصصی آنها معماری نیست. اما اگر آنچه به دنبالش هستید " کمک و هم بخشی مداوم و مهم به بشریت و محیط مصنوع " است، چرا روی این قضیه تمرکز نکنید؟ از ترکیب میان رشته ای تری برای داوران استفاده کنید؟ اینکه چه کسی قابلیت انتخاب برای برنده شدن جایزه را دارد و چه کسی قابلیت انتخاب به عنوان عضو هیات داوری، این تصمیم بنیاد پریتزکر است. آنها بهتر از هر کس دیگری در این مورد می توانند اظهار نظر کنند.
پاتریک لینچ: می توانیم با این سوال بحث را تمام کنیم که می خواهیم چه کسی در سال آینده برنده جایزه پریتزکر بشود و دلیل ما چیست.
روری استوت: این سوال خیلی سختی است. حتی اگر جوابی برای آن داشتم نیز نسبت به جوابم مطمئن نبودم.
پاتریک لینچ: (در حالیکه می خندد) شما می توانید بیش از یک نفر را نام ببرید اگر بخواهید.
بکی کوئینتال: من معمار خاصی را مدنظر ندارم. فقط امیدوارم انتخاب آنها یک انتخاب "هنری" مانند گروه RCR نباشد. بعلاوه سخت است که بگوییم رویکرد آنها برای امسال چه خواهد بود.
روری استوت: چرا خودت اول نمی گویی پاتریک؟ (می خندد)
پاتریک لینچ: می گویم. اگرچه خوشحال می شوم که Kére به عنوان یک افق جدید انتخاب شود و یا استیون هال به خاطر دستاوردهای یک عمر او، اما فکر می کنم اهدا جایزه به Diller Scofidio + Renfro می تواند کمک کند که برخی از انتخاب های گذشته این بنیاد توجیه منطقی پیدا کنند. این گروه بکگراند خاصی دارند (طراحی نمایشگاه)، گروه آنها شامل سه شریک متفاوت با افق های دید متفاوت می باشد و کار آنها در هر مقیاسی خلاقانه است.
روری استوت: با Francis Kéré موافقم. فکر می کنم که او می تواند انتخاب شناخته شده ای برای اکثر افراد باشد. و چه کسی است که نخواهد که جایزه نهایتا به استیون هال تعلق بگیرد؟ اما من فکر می کنم اگر بخواهم یک نفر را انتخاب کنم که هم مشهور باشد و هم متناسب خط مشی جدید پریتزکر باشد، انتخاب من Jeanne Gang خواهد بود. معتقدم برخی از پروژه های اخیر او مانند طرح پیشنهادی برای ایستگاه پلیس و طرح او برای مرکز راهبری عدالت اجتماعی Arcus ، می تواند او را در موقعیت " کمک و هم بخشی مداوم و مهم به بشریت و محیط مصنوع " قرار دهد.
بکی کوئینتال: من فقط امیدوارم جایزه به معماری تعلق گیرد که سخاوتمند است- هم در کارش و هم اینکه چگونه کارش را با دیگران به اشتراک می گذارد.
نیکولاس والنسیا: با بررسی پنچ برنده گذشته جایزه پریتزکر به غیر از تویو ایتو به نظر می رسد که این جایزه به معمارانی تعلق گرفته است که پیام بزرگی را به جامعه می رسانند. بنابریان انتخاب یک معمار مکزیکی زن می توان یک پیام قدرتمند برای کشورهای پیشرفته صنعتی جهان باشد.
روری استوت: منظورت Tatiana Bilbao است؟
نیکولاس والنسیا: شاید ....


در مورد افراد شرکت کننده در این گفتگو:

بکی کوئنیتال سرپرست محتوای مجله اینترنتی معماری آرک دیلی است که بر انتشار آرک دیلی و سایت های جهانی آن به زبان انگلیسی، اسپانیایی، پرتغالی و چینی نظارت می کند. پیش از مشارکت بکی در آرک دیلی، او به عنوان سردبیر در OMA/AMO، BIG (گروه بیارکه اینگلس)، Reiser+ Umemoto و دانشکده معماری دانشگاه پرینستون فعالیت می کرده است.
پاتریک لینچ سردبیر بخش خبری مجله آرک دیلی است. پیش از فعالیت در این سمت، او سردبیر داخلی آرک دیلی بوده و در عین حال به عنوان دستیار یک هنرمند در زمینه آبرنگ فعالیت می کرده است. پاتریک مدرک لیسانس از دانشگاه پن استیت در پنسیلوانیا را داشته و تحت نظارت پائولو سولری معمار، تحصیل کرده است. او اکنون در شهر نیویورک مشغول فعالیت می باشد.
روری استوت بعد از گذراندن دوران کارآموزی در آرک دیلی، امروز سمت سردبیر مدیریت آرک دیلی را از جولای 2014 عهده دار می باشد. او مدرک لیسانس معماری از دانشگاه نیوکاسل داشته و به ویژه علاقه مند به این موضوع است که المان های فرهنگ معماری مانند رسانه، مسابقات و فرایندهای تدارکاتی، چگونه می توانند موجب تغییر در خروجی طراحی هایی بشوند که در نهایت به دست ما می رسند.
نیکولاس والنسیا سردبیر مجله آرک دیلی به زبان اسپانیایی است. او فارغ التحصیل رشته معماری از دانشگاه یونیورسایدد شیلی در 2013 است. در سال 2017 او به عنوان یکی از دو تهیه کننده اصلی پروژه ایده های سیاست گذاری ‘Idea Política Pública’ همکاری کرده است.

تحریریه معماری آرل
منبع: archdaily.com

لینک مستقیم : https://www.arel.ir/fa/News-View-7053.html