هنرمندان برای چه خودنگاری می کنند؟

تحریریه معماری آرل
تاریخ نقاشی اروپا تا آستانه مدرنیسم، سرشار از نمونه های عالی سلف پرتره هایی است که نه تنها از امتیاز بزرگ شبیه سازی چهره و شخصیت پردازی بهره می برند، بلکه اغلب سرنمون های برجسته  مکتب ها و سبک های رایج زمانه خود بودند. با اختراع  آینه در دوره رنسانس و اهمیت یافتن روز افزون مفهوم فرد و بی همتایی او، خودنگاری به یک ژانر مهم هنری تبدیل شد و به موازات تشدید بحران فراگیر هویت در جوامع امروزین و نیاز به مفهوم سازی و هویت یابی، اوجی تازه گرفت. شاید اغراق نباشد اگر گفته شود امروز کمتر هنرمندی این که به نحوی و با استفاده از رسانه ای هنری خودنگاری نکرده باشد. تا جایی که بیان احساسات و افکار و تجربه های فردی و روایات و داستان های خاص زندگی هر هنرمند، این قرن را به عصر خودنگاری تبدیل کرده و در برخی موارد آن را به نوعی کند و کاو حاد و وسواس آمیز در خود، یا نمایش گری جسم و روح فرد کشانده است.
خود نگاری در طول تاریخ انگیزه ها و اهداف متفاوتی را دنبال کرده است: برای شناخت بهتر آناتومی صورت و بدن انسان، برای شبیه سازی تمرین تکنیک های نقاشی، برای کشف و بیان روح  روان انسان، برای خودشناسی و حتی برای ارزش گذاری و نمایش شخصیت یا جایگاه  هنرمند. خودنگاره ها اگرچه همیشه ارزش اقتصادی نداشته اند اما در گذشته اغلب برای نشان دادن مهارت نقاش در کار چهره نگاری نوعی تبلیغ برای کار او محسوب می شدند. این امر در مورد رمبرانت که اواخر عمر، زندگی اش از طریق چهره نگاری تامین می شد همان قدر صادق است که در مورد دورر که علاقه ای به چهره نگاری نداشت اما در خودنگاره هایش نهایت مهارت و کمال سبک خود را به نمایش می گذاشت. از اینها گذشته، خودنگاری به مراتب بیش از نقاشی از دیگران امکان آزمودن راه ها و شگردهای فنی جسورانه و بی سابقه را به هنرمند می دهد. چرا که به نظر می آید تفسیر اغراق آمیز ما از دیگران همیشه جایز یا مقدور نیست در حالی که خودستایی یا بی انصافی یا هرگونه تفسیر و تاویل ما از "خویشتن خویش" پذیرفتنی تر است.
در اولین نمونه های خودنگاری قرون وسطا و اوائل رنسانس، نقاشان از افراد واقعی و از جمله خودشان به عنوان مدل های آثار پرجمعیت مذهبی و تاریخی و روایتی استفاده می کردند. بنابراین هدف اصلی، نمایش چهره "خود" نبود بلکه در دسترس بودن چهره یا اندام خود به عنوان مدلی برای تمرین چهره نگاری یا تکمیل آثار پرجمعیت بود. در بسیاری از این آثار، چهره نقاش در گوشه ای از کار و اغلب نزدیک به لبه ترسیم می شد؛ در پرده ازدواج آرنولیفی اثروان آیک (1434)، پرتره نقاش یکی از دو چهره بسیار کوچک بازتاب یافته در آینه روبه رو است.

دورر به تصویر اجتماعی و شهرت خود به شدت اهمیت می داد. او بیش از هر نقاش دیگر پش از خود، چهره خود را نقاشی کرد و حدود دوازده خودنگاره از او باقی مانده است. آخرین خودنگاره او متعلق به سال 1500 در سن 29 سالگی شخصی ترین و در عین حال تمثالی ترین و مشهورترین خودنگاره رنگی و روغنی اوست.


داوینچی، نقاش دانشمند، در سال 1512 چهره خود را در شصت سالگی بسی کهنه تر از سن واقعی خود پیش بینی و طراحی کرد. شیه کار او در خودنگاری نیز مانند تمام مطالعات و اختراعاتش بر پایه دقت در مشاهده و تفکر در باب شناخت پدیده و تخیل درباره امکان آفرینش های تازه بود.


ولازکس در شاهکار معمایی خود ندیمه ها شگرد نوآورانه وان آیک را به کار گرفت و پرتره تمام قد خود را در حال نقاشی در این پرده قرار داد. ایده نوآورانه در این اثر، نمایش خود به عنوان نقاش در کنار خانواده سلطنتی بود، کاری که تا آن زمان سابقه نداشت. خودنگاره او از یک سو به تصویر بازتاب یافته شاه و ملکه در آینه پشت کرده و از سوی دیگر منطقا در روبه روی زوج سلطنتی ایستاده و در حال نقاشی کردن آن دو است و نه شاهزاده خانم کوچک و ندیمگان او که در مرکز تابلو قرار دارند.


رمبرانت بیش از هر نقاش قرن هفدهمی خودنگاره کشید. تخمین اولیه خودنگاری های او بین هفتاد تا صد اثر بود که بعد از شناسایی اصالت کارها چهل و چهارتای آن رنگ و روغن، سی و دو اچینگ و هفت طراحی به عنوان کار دست او شناخته شده اند.


وان گوگ در هفت سال آخر عمرش بیش از سی و هفت خودنگاره نقاشی کرد که سیر افت روانی او را نشان می دهند. با اینکه او از نمایش احساسات و هیجانات در اجزا و حالت کلی چهره خود پرهیز می کرد، به مرور زمان و با شکل گیری سبک ویژه و شدت گرفتن پریشانی های روحی اش، خودنگاره هایش آکنده از بیان حالات و تجربه های حاد روانی اش شدند.



تحریریه معماری آرل
منبع: نشریه هنرهای تصویری حرفه هنرمند شماره 49
بخشی از مقاله "هنرمندان برای چه خودنگاری می کنند؟" به قلم ثمیلا امیرابراهیمی

لینک مستقیم : https://www.arel.ir/fa/News-View-6112.html