سه شنبه های تئاتر: نمایش لابراتوار، نمایش سه خواهر و دیگران ، نمایش زنانی که به بزها خیره شدند

تحریریه معماری آرل
این هفته با سه نمایش لابراتوار، سه خواهر و دیگران و نمایش زنانی که به بزها خیره شدند با شما خواهیم بود. در ادامه با ما همراه باشید...

1- نمایش سه خواهر و دیگران
تئاترشهر - سالن اصلی
يكشنبه ۰۳ مرداد ۱۳۹۵ - جمعه ۰۲ مهر ۱۳۹۵
ساعت:۱۹:۳۰
مدت زمان: ۲ ساعت و ۳۰ دقیقه
بهای بلیط: ۳۵,۰۰۰، ۲۵,۰۰۰ و ۱۵,۰۰۰ تومان

نویسنده و کارگردان: حمید امجد
طراح: امیر اثباتی
آهنگساز: رضا مرتضوی
بازیگران: (به ترتیب ورود) افشین هاشمی، ریحانه سلامت، معصومه رحمانی، مارال آتشی، رامین سیاردشتی، علیرضا ناصحی، داریوش موفق، محسن حسینی، پیام امیرعبداللهیان، سام کبودوند، بهنوش بختیاری و جمشید جهان زاده
شماره رزرو: ۰۹۱۹۶۴۷۴۷۶۰
نشانی: تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن: ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

به نقل از گفتگو با نویسنده و کارگردان اثر:
- آقای امجد، از اجرای «سه خواهر و دیگران» چه خبر؟
- اجرا مسیرش را طی می‌کند و هرشب آزمونی است برای بازیگرانش که این تجربه را پیش‌تر ببرند و کارشان را تکمیل کنند. دور اول اجراها تا جمعه نهم مرداد ادامه دارد.
- از استقبال تماشاگران و شرایط اجرا راضی هستید؟
- تماشاگران لطف دارند و هرشب بازتاب‌های بسیار خوب و امیدبخشی از آن‌ها دریافت می‌کنیم. شرایط اجرا اما فقط در کار اجراکنندگان و بازخورد تماشاگران خلاصه نمی‌شود. بخشی از شرایط اساساً در اختیار دو سوی این مکالمه فرهنگی نیست، در اختیار زمینه و فضای ارتباطی است که در آن نیروهای متعددی، از جمله نیروهای مورد انتقاد این نمایش هم فعال‌اند؛ از جمله خود ابتذال. در مقابل نمایشی که علیه ابتذال فرهنگی نوشته و اجرا شده، طبعاً ابتذال هم واکنش‌های منفی و قابل پیش‌بینی خودش را دارد.
- منظورتان چه نوع واکنش‌هایی است؟
- هر آن‌چه از سازوکارهای ابتذال انتظار می‌رود؛ از حذف و بایکوت و شایعه‌سازی تا هر واکنش دیگر در جهت دیده نشدن اجرا. مثلاً تاکید مستمر بر این‌که نمایش «سه خواهر و دیگران» طولانی است توسط آن‌ها که اصلاً آن را ندیده‌اند!…
- بله، دیده‌ام که خیلی‌ها از مدت سه ساعته اجرا حرف می‌زنند…
- آیا آن‌ها که دیده‌اید نمایش را دیده ‌بودند؟
- خب من از چند نفر شنیدم که البته هنوز نمایش را ندیده بودند…
- خیال هم ندارند ببینند! این حرف‌ها هم بخشی از سازوکار عمدی حذف و پس زدن نمایش است. زمانی که «شب سیزدهم» را اجرا می‌کردم کسانی با خنده‌آور بودن نمایش مسئله داشتند، بلافاصله بعدش وقتی «مهر و آینه‌ها» را اجرا کردم با موضوع نمایش که به تاریخ مذهب برمی‌گشت مشکل داشتند، بعدش همان‌ها در «زائر» و «بی‌شیروشکر» با نقد اجتماعی مشکل داشتند، طی دوازده سالی که کار نکردم مدام گفتند جای من در تئاتر خالی است، و حالا تا کار تازه‌ای شروع کرده‌ام ندیده می‌گویند طولانی است. برای من دیگر هیچ‌کدام این‌ها تازگی ندارد، این کینه بی‌دلیل را خوب می‌شناسم که نه کار تو را می‌بیند و نه علاقه‌ای دارد که ببیند، فقط دلسوزانه در پی حذف توست! هربار موظف است به اظهار نظر بی‌آن‌که حتی کلمه‌ای درباره‌ تجربه خود آن نمایش و ساختارش حرف بزند، همیشه چیزی در حاشیه می‌سازد و بهانه می‌کند تا اعلام کند نمایش تو دربست انحرافی است! یک روز می‌گوید من ملحدم، فردایش می‌گوید من حکومتی‌ام، پس‌فردا ضد مردمی‌ام، حالا هم نمایشم طولانی است!
- فکر نمی‌کنید این‌ها «نقد» است؟
- «نقد» را بعد از دیدن نمایش می‌نویسند! قالبش هم مکتوب است و منطق و استدلال دارد. شفاهیات و شایعات و صدور بیانیه شبه‌حزبی و حکم‌ تکفیر چه ربطی به نقد دارد؟ و مگر قرار نیست نقد به خود نمایش و درون آن بپردازد؟ این حکم‌های غیابی هرگز ربطی به درون نمایش ندارند. پرسشگر توی دهن مصاحبه‌شونده‌ای گذاشته بود که در عصر کامپیوتر چند ساعت نشستن روی صندلی تئاتر بی‌معنی است. یعنی واقعاً نمی‌دانند که پشت خود کامپیوتر هم ساعت‌ها و ساعت‌ها می‌نشینند؟ جالب است کسانی روزی چندین ساعت روی صندلی کافه وقت‌شان را صرف صدور این حکم‌ها می‌کنند که نمی‌شود دو سه ساعت روی صندلی تئاتر نشست! آیا انبوه اجراهای چندین ساعته تئاترهای اروپایی را جایی غیر از روی صندلی تماشا می‌کنند؟ خوشبختانه یا متاسفانه تناقضات حرف‌ها و نیز گاردهای پیشاپیش بسته، نیت‌های پشت‌شان را لو می‌دهند.
- قبول ندارید که تئاتر نسبت به گذشته به سوی عامه‌پسند بودن رفته و ذائقه تماشاگرانش هم نازل‌تر شده؟
- خیلی عجیب است که این روزها مدام در هر مصاحبه‌ای می‌شنوم که «متاسفانه» کیفیت تئاترها و ذائقه تماشاگران نازل و بازاری و سخیف شده، و بعد از این مقدمه ازم می‌پرسند چرا تو مثل نمایش‌های باب روز و طبق همین ذائقه بازاری کار نمی‌کنی؟! کسانی که این را می‌پرسند مگر خودشان مدام از این وضعیت گله و شکایت نمی‌کنند؟ خودشان کجای این بازی می‌ایستند؟ پس کی، کِی، کجا باید جلوی سیلاب ابتذال بایستد؟ نمایش من در باره سلطه طلبکارانه همین ابتذال نوکیسه و تمامیت‌خواه است.
- و بالاخره مدت نمایش شما چقدر است؟
- دو ساعت و نیم. به اضافه آنتراکت. که فی‌نفسه نه کوتاه است نه طولانی. نکته اصلی این است که مدت نمایش با چه میزان مواد و مصالح، با چه میزان درام و موقعیت نمایشی و روایی، چه میزان جذابیت بازی و طراحی و… پر می‌شود. من نمایش‌های نیم‌ساعته بسیاری دیده‌ام که طاقت‌فرسا بوده‌اند، و نمایش‌های چند ساعته‌ای که نفهمیدم مدت اجرای‌شان کی و چطور گذشت!
- این شایعه‌پردازی‌ها چقدر در استقبال از نمایش «سه خواهر و دیگران» موثر بوده‌اند؟
- به‌هرحال آن‌ها تلاش خودشان را می‌کنند! و البته در همراهی و ترکیب با پشتیبانی‌های رسمی تاثیر هم می‌گذارند. مثلاً هیچ‌کدام از نهادهای دولتی و خصوصی که برای همکاری در تبلیغات شهری به تهیه‌کننده نمایش قول داده و توافق کرده بودند، به وعده‌شان عمل نکردند. مدیرانی در مرکز هنرهای نمایشی و شهرداری تهران مدام عمل به وعده‌ها و توافق‌ها را عقب انداختند و بهانه آوردند و دست آخر هیچ ــ تا این لحظه واقعاً هیچ ــ نشانه‌ای از عمل به این قول‌ها و وعده‌های‌شان ندیده‌ایم. به این ترتیب بخش عظیمی از مخاطبان بالقوه هر نمایش، اساساً از وجود این نمایش خبر هم ندارند. این نشان می‌دهد که وقتی کسانی با عزم جزم دست به دست هم بدهند می‌توانند تاثیر به سزایی بگذارند!

2- نمایش لابراتوار
سالن موج نو
سه‌شنبه ۰۲ شهريور ۱۳۹۵ - پنجشنبه ۲۵ شهريور ۱۳۹۵
ساعت:۲۰:۳۰
بهای بلیط: ۱۵,۰۰۰ تومان

نویسنده و کارگردان:  منصور صلواتی
بازیگران:  (به ترتیب شروع دیالوگ) پاشا رستمی، فرزاد برهمن، صائم متانی
دستیار کارگردان و برنامه ریز: آمنه شیخ الاسلام
طراح نور: رضا شیخی
مدیر صحنه: مهدی دهقان
دستیار نور و دکور: علیرضا ابراهیمی
عکاسان: آناهیتا معصومی و علیرضا ابراهیمی
مدیر تبلیغات: علی صلواتی
خلاصه: سه نفر در زمان و مکانی نامعلوم در وضعیتی نامشخص گیر افتاده‌اند. یکی از آن‌ها علیه این شرایط طغیان می‌کند و...

به قلم نیلوفر ثانی و به نقل از سایت تیوال:
"لابراتوار محبس سفید"
لابراتوار آزمایشگاهی برای طرح ِ نظریه هایی درباره ی جهان هستی ست که در بی مکانی و بی زمانی یعنی از نخستین زمانی که انسانها دراین باره اندیشیدند تا امروز در عصر پیشرفت و تکنولوژی همچنان ادامه دارد ، بین سه نفر مورد گفتگو قرار میگیرد ..
گفتگوهایی فلسفی و درعین حال با طرح پرسش هایی که دغدغه ی هر ذهنی در جهت کشف ِچیستی هستی،انسان و حیات و ماورای آن مطرح میشود ...سه کارکتر که هریک نماینده ی طرفداران ِ نظریه هایی دراین حیطه هستند درحین گفتگو، به طرح و دلایل ِاثبات نظریه ی خود بر می آیند و مخاطب بار دیگر اگرچه بشکلی تکراری و گاها کلیشه ای ، درمواجه ی با آنها به تفکر واداشته میشود ..
نظریه ای که درتلاش ست به وجه ماورای ِهستی و حیات ، برسد و با اصرار بر لزوم ِاتفاقی دیگر و هدفی محکم تر بر آنچه موجودست ، بدنیال راه نجاتی ست که گمان میکند فراتراز آن فضای موجود ست او اگرچه حتی به پنجره ای که میتواند پیوندی با جهان دیگر باشد اشاره میکند اما حتی در گشودن آن ناتوان ست و در بن بست موجود باقی میماند
در مقابل نظریه ای دیگر مطرح میشود که بر پایه ی منطق علمی و استدلال عقلی ست که بجز این روال موجود واین نظم ِمشخص ومکرر چیزی دیگر وجود ندارد و حیات همین اتفاق موجود ست ... و باید بگذرد تا تمام شود ..
* اینجا همه چیز براساس ِاندازه ، عدد و وزن نظم گرفته ، این بی اتفاقی که تو میگی هم اگه وجود داشته باشه از روی نظمیه که قبلا منظم شده وحالا هم بی نظمی ادامه داره *
و دراین بین نیز نظریه ایی دیگری وجود دارد که مابین این دو وگاهی متمایل به هریک میشود و جوابی برای این چسیتی نمیخواهد ..
متن در مواقعی اشارات عمیقی به موضوع مطروحه دارد اما از آنجایی که این بحث بارها پرداخته شده نیازمند دو اصل ِلازم برای تاثیرگذاری و تفاوت با آنچه پیش از آن بوده ،می باشد که در اجرای لابراتور بنوعی کمبود ِآن حس میشود ..
چنین نمایش هایی با محوریت ِدیالوگ و طرح فلسفه باید قادر باشد با بازیهای قوی و اثرگذار ، مخاطب را به درون خود بکشاند و اورا درگیر ِفضا وجریانی جاری کند ... صرف ِدیالوگهایی که رنگ و بوی فلسفی دارد این امکان بدست نمیآید و رخوت و تحرک کارکترها همسو با طرح گفته هایشان ،منتقل کننده ی نهایی نیست ...
از سویی دیگر متن دچار افت و خیزهای بسیاری ست گاهی آنچنان قدرتمند میشود که اشاراتی کاملا متفکرانه را مطرح میکند و گاهی از آن فاصله میگیرد واین باعث میشود مخاطب روال یکنواختی از سیر ِفکری منسجمی را نداشته باشد ... و صرفا شاهد گفتگوهایی باشد که بار ِمعنایی و اجرایی، بازنمایی مفاهیم تکراری ست
متن اگرچه در بخش آخر به نظر میرسد همسو با منطق ِعقلانی و استدلال علمی پیش میرود اما در نهایت قادر نیست به ساحتی نو دراین حوزه دست پیدا کند ...
تئاتر ابزورد شاید همچنان یکی از مطرح ترین موضوعات روز بشری را بتواند در بربگیرد اما با تعدد اجراهایی که دراین باره بوده باید به گونه ای خلاقانه خودرا عرضه کند نه باحالتی باز نمایانه به بن ست تکرار برسد.


3- نمایش زنانی که به بزها خیره شدند
 ایرانشهر - سالن استاد ناظرزاده کرمانی
سه‌شنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۵ - جمعه ۱۶ مهر ۱۳۹۵
ساعت: ۲۰:۳۰
مدت زمان: ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
 بهای بلیط: ۳۵,۰۰۰ تومان

نویسنده، طراح و کارگردان:  ایوب آقاخانی
بازیگران:  بهاره رهنما، نگار فروزنده، ایوب آقاخانی
تهیه کننده:  مهرداد بهاءالدینی
مجری طرح و مدیر تولید: نورالدین حیدری ماهر
طراح گرافیک: ارسلان آقاخانی
طراح نور: کیوان معتمدی
دستیار کارگردان و برنامه ریز: ساناز قراملکی
دستیار کارگردان: هلن بهرامی
منشی صحنه: محیا علی یاری
پس آرایی صوتی و تصویری: علی مست علی
مدیر صحنه: امیر حسین کنعانی، سجاد سلمانپور
عکاس: ساناز قراملکی، محیا علی یاری
تبلیغات: گروه پرانتز باز
مشاور رسانه ای: مارال دوستی
مدیر روابط عمومی: سارا حدادی

به نقل از تیوال: لیلی گلستان مترجم و نگارخانه دار و عضو کانون نویسندگان ایران پس از دیدن نمایش زنانی که به بزها خیره شده اند گفت : " من خیلی متن نمایش " زنانی که به بزها خیره شده اند " را دوست داشتم ، ایوب اقاخانی روان شناس فوق العاده ای هستند ، خیلی با کار ایشان آشنا نبودم اما امشب با دیدن این اثر نمایشی از آشنایی با کارشان خوشحال شدم ، بازی خود ایشان خیلی خوب بود ولی متن این اثر روی من خیلی تاثیر گذاشت .
وی در ادامه گفت : " نمایش " زنانی که به بزها خیره شده اند " حرف  دل همه ی جامعه ها  است  و فقط مختص ایران و زمان حال نیست همیشه همین بوده و مداوم تکرار و تکرار است و همیشه همین بوده است "
نمایش " زنانی که به بزها خیره شده اند " به قلم و طراحی و کارگردانی ایوب اقاخانی با بازی بهاره رهنما ، نگار فروزنده و ایوب اقاخانی و با صدای ناصر طهماسب هر روز به جز شنبه ها و ایام تعطیل ساعت ٢٠:٣٠ در سالن استاد ناظر زاده ی تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه می رود .
از دیگر عوامل  می توان به  مهرداد بهاالدینی ( تهیه کننده) ، نورالدین حیدری ماهر ( مجری طرح و مدیر تولید ) ، ارسلان آقاخانی ( طراح گرافیک ) ، کیوان معتمدی ( طراح نور)، ساناز  قراملکی (  دستیار کارگردان و برنامه ریز ) ، هلن بهرامی ( دستیار کارگردان) ، محیا علی یاری ( منشی صحنه ) ؛ علی مست علی( پس آرایی صوتی و تصویری ) ،  امیر حسین کنعانی، سجاد سلمانپور ( مدیر صحنه) ، ساناز قراملکی، محیا علی یاری( عکاسان ) ، تیم تبلیغات پرانتز باز، مارال دوستی ( مشاور رسانه ای ) و سارا حدادی ( مدیر روابط عمومی ) اشاره کرد .
علاقه مندان می توانند جهت تهیه بلیت به سامانه تیوال و یا گیشه مجموعه ی ایرانشهر مراجعه کنند.


تحریریه معماری آرل
منبع: tiwall
goharanmagazine

لینک مستقیم : https://www.arel.ir/fa/News-View-5043.html