قسمت دوم: گفت و گوی بدون سانسور با فرزاد دلیری

گردآورنده: پروانه شاه سوار
-چندی پیش از یک منتقد معماری خواستم در چند جمله شما را نقد کند، او گفت نمی توانم، چون مهندس دلیری بر سلیقه مردم سوار شده است و دقیقا کاری انجام می دهد که مردم دوست دارند و چون برای من فقط مردم مهم هستند نمی توانم اشکالی وارد کنم، تا چه اندازه با چنین نظری موافق هستید؟
-مهندس دلیری: من کاری را که مردم یا حتی کارفرما به من دیکته می کند انجام نمی دهم. همین چند دقیقه پیش گفتم، من توقع و انتظار و فرهنگ ها و عقاید متفاوت مردم و کارفرما را می شناسم. با این شناخت، من طراحی را به آن ها دیکته می کنم که آن را دوست داشته باشند.
-چرا اصولا طراحی نما در کارهای شما ریشه ایرانی ندارد؟
-مهندس دلیری: اول و پیش از پاسخ به این سوال، اجازه دهید دو نکته را اشاره کنم. اول این که در بین صحبت های برخی از معماران و اساتید معماری، به واژه رومی اشاره می شود. اگر فردی بدون سواد معماری و آشنایی با تاریخ معماری چنین نظری داشته باشد ایرادی به آن وارد نیست، اما فردی که خودش معمار است، موتیف های کلاسیک و نئوکلاسیک را با واژه رومی نام گذاری نمی کند. نکته دوم استفاده افراطی از تزئینات و المان های کلاسیک در کارهای برخی از دوستان و همکاران است که ناهنجاری آن ها باعث حساس شدن متخصصان به این سبک شده است، که خودم هم منتقد آن هستم. در حالی که طرح های نئوکلاسیک در معماری مسکونی تهران، روزهای آخر خود را می گذراند. برخی معماران امروز و به تازگی به آن روی آورده اند و طرح های بسیار شلوغ و مجسمه وار را در مناطق مرکزی تهران و برخی شهرستان ها به کارفرما ارئه می دهند. آن قدر شلوغ که به شیوه کپی کاری اغراق آمیز روس ها از ترکیب معماری کلاسیک و باروک نزدیک شده است. خواستم به این گروه از معماران یادآوری کنم که در زمانی دیرین، معماران اروپای غربی، معماران روس را با تمسخر سازنده کیک عروسی خطاب می کردند!!
در مورد سوالتان باید بگویم من کارهای زیادی با نماهای کاملا متفاوت ساخته ام. عده ای تصور می کنند هر ساختمانی که نمای نئوکلاسیک دارد به من مربوط می شود در حالی که اگر هر هشت کار آخرم را به شما نشان دهم متوجه خواهید شد که هیچ کدام سبک و نمای مشابه ندارند. ولی به صورت کلی عرض می کنم در ساختمان های اداری و تجاری بیشتر نمای مدرن و در ساختمان های مسکونی، طرح های کلاسیک و نئوکلاسیک کار کرده ام.
-البته باز هم هیچ کدام ریشه ایرانی ندارد، اکنون این موضوع مطرح می شود که با توجه به کیفیت بالای مصالح و ساخت در کارهای شما، این ساختمان ها در آینده میراث فرهنگی ایران می شوند، از این که میراثمان ایرانی نخواهد بود احساس خطر نمی کنید؟
-مهندس دلیری: ما سنت گرایی یا بهتر بگویم بومی گرایی را صرفا در تکرار المان و عناصری می دانیم که متعلق به این دوران و تکنولوژی جدید نمی باشند. مدت ها پیش به درخواست کارفرمایی در جلسه ای شرکت کردم، آن ها از من خواستند نمای ساختمان را مطابق با نمای بومی منطقه شمیرانات طراحی کنم و بسازم، من گفتم که آمادگی کامل دارم که آن چه را شما می خواهید اجرا کنم. آن ها تعدادی عکس از کوچه باغ های شمیران جلوی من گذاشتند که نمی توانم اغراق کنم عاشق آن ها بودم. گفتم این تصاویر، دقیقا معماری خاص و بومی شمیران است. اولین چیزی که در آن دیده می شود شیروانی بام است. وقتی من ساختمان 10 طبقه بنا می کنم این شیروانی چه عملکردی می تواند داشته باشد؟ حتی اگر به طور ظاهری هم بخواهیم آن را داشته باشیم باز هم دیده نمی شود. اظهار کردند از این قسمت بگذریم.
به ازاره پایین ساختمان اشاره کردم، برای جلوگیری از نفوذ رطوبت کرسی چینی سنگی بود. گفتم ما الان برای کنترل رطوبت مشکلی نداریم زیرا بتن و انواع عایق استفاده می کنیم. آجر بهمنی را در تصویر نشانشان دادم. با این آجرها دیوار باربر می ساختند و چون ضخامت دیوار زیاد می شد در آن طاقچه هایی را ایجاد می کردند که بسیار زیبا بود، اما اکنون می شود یک ساختمان بلندمرتبه را با آجر بهمنی ساخت؟ وزن ساختمان، ضخامت دیوار و ... در زلزله مشکلی ایجاد نمی کند؟ صحبت از پنجره های چوبی شد که البته لازم بود برای حل مشکل انبساط و انقباضش، بادخور داشته باشد. آیا این با مبحث 19 مقررات ملی ساختمان که سازنده را موظف می کند از پنجره های دوجداره استفاده کند، تناقض ندارد؟
در نهایت پذیرفتند که وقتی مطابق با تکنولوژی جدید پیش می رویم و ساختمان هایمان را می سازیم نمی توانیم انتظار همان ظاهر سنتی را داشته باشیم. حداقل استفاده از سیمان و بتن و سنگ در نماهایی که من طراحی کرده ام قابلیت انطباق با تکنولوژی جدید را داشته است.
واقعیت این است که ما برای طراحی نماهایی ایرانی و متفاوت که هماهنگ با تکنولوژی روز باشد چیزی در دست نداریم و حتی مرجعی قابل تامل در این زمینه ارائه نشده است. اگر هم بخواهیم طرح جدیدی را عرضه کنیم به یک فرهنگ سازی قوی نیازمند هستیم و من تصور نمی کنم یک معمار به تنهایی از پس آن برآید. پس اگر شما می گویید باید معماری سنتی و بومی ایرانی را در ساختمان بلند مرتبه لحاظ کنم در حالی که حتی خود مردم هم همان مردم 30 سال قبل نیستند و تکنولوژی و مصالح روز هم با آن هماهنگ نیست، می گویم نمی توانم. اما کاملا این آمادگی را دارم که اگر کسی پیشنهادی قابل اجرا را به من داد که چه کار کنم تا میراث فرهنگی ما در صد سال آینده هم کاملا ایرانی باشد بپذیرم.
-تصور می کنید در آینده، در گردهم آیی های معماران شرکت کنید؟ چه انگیزه ای می تواند موجب حضورتان شود؟
-مهندس دلیری: به واژه جالبی اشاره کردید،"انگیزه"، اگر شما خودتان را جای من بگذارید حاضرید با انگیزه قرار گرفتن در موقعیتی که نوک پیکان همه به سوی شماست در یک مجمع شرکت کنید؟ متاسفانه فرهنگ و اخلاق حرفه ای مان به جایی رسیده است که برای اثبات توانایی های خودتان باید ثابت کنید که دیگران اشتباه می کنند. چرا من باید هدف تیرهایی شوم که برای اثبات منیت پرتاب می شوند؟
نقشه ها و طرح های زیادی را دوستان برای من می آورند و می خواهند در مورد آن ها اظهار نظر کنم و اشکالاتش را بگویم، اما من هیچ وقت چنین نمی کنم زیرا معتقدم وقتی ایرادی در کار هست حتما دلیلی هم داشته است پس تا طراحش من را متوجه آن دلیل نکند، نظر من باطل است. باید شرایط طراح در زمان طراحی و مشکلات ساخت را بدانیم تا بتوانیم نقدی درست داشته باشیم. در دانشگاه ها من و کارهایم را به عنوان الگوی معماری ناهنجار در ذهن دانشجوها نهادینه می کنند. پس چه انگیزه ای برای حضور در گردهم آیی های حرفه ای یا دانشجویی برای من می تواند داشته باشد؟ اما استقبال می کنم از روزی که در جایی حضور داشته باشم و افراد حاضر من را بدون غرض و پیش فرض نقد کنند و بتوانم هم با کارهای خوب آن ها آشنا شوم و هم از نظراتشان برای ارائه کار بهتر استفاده کنم...

تحریریه معماری آرل
گردآورنده: پروانه شاه سوار
منبع: فصلنامه تخصصی معماری طراح_شماره 8

لینک مستقیم : https://www.arel.ir/fa/News-View-4011.html