در این میان طلافروشی رحیم زاده، از ۱۲۸۰ تا به امروز، با قدمتی بالاتر از صد سال ، خاطره و نشان خود را در اذهان ثبت نموده است و حال در نقطه گذار از تاریخ به آینده، در پی بدعت جریانی نو در به روز رسانی فضای فروش سنتی است. در جهت روزآمد نمودن این خاطره، همگام با هویت گذشته، معماری آن نیز چنین دوگانگی را می طلبد: رویکردی از تقابل اتفاقی آوانگارد در بطن بازار، در قالب یک معماری خنثی ولی امروزی که جوابگوی سه نسل باشد.
در ایده پردازی طرح، با الهام از تالار آیینه کاخ گلستان، به عنوان عنصری درخشان و غیر قابل تفکیک از هویت قاجاری محدوده بازار، سعی در ایجاد سطوحی بوده است که بیشتر از آنکه خود را به نمایش بگذارند، انعکاسی از محیط اطراف و محتوای فضا باشند. چنین ایده ای در کنار هویت دوگانه پروژه، طرحی دو پوسته را شکل داده است: پوسته ی زیرین از جنس بدنه ی بازار، آجری و اصیل و پوسته ی دوم آینه وار، صیقلی و سیال.
مقیاس کوچک فضا، حساسیت و آسیب پذیری بدنه، محدودیت ها و ضوابط بازار و مدت زمان نسبتا کوتاه پروسه اجرا (۱۴ روز)، طرح را به سمت استفاده از عناصر پیش ساخته سبک پیش برد. به طوری که پوسته دوم ازکنارهم قرار گرفتن زنجیر وار مکعب های ۴×۴ سبک و صیقلی(رویه پوشیده از کروم) شکل می گیرد. این قطعات با نظمی ساده سطوح آجری دیوارها را می پوشانند و به تدریج با هندسه ای متفاوت به حلقه هایی آویزان از سقف مبدل می شوند. در پاسخ به حیطه های فضایی متفاوت موج برمی دارند و به عملکرد عکس العمل نشان می دهند. از زاویه ای سطح و از زاویه ای حجم ادراک می شوند.
این پوسته علاوه بر پوشش سیستم های تهویه، با لامپ های ال.ای.دی درون هر مدول، به عنوان عنصر نورپردازی سیال نیز در فضا ایفای نقش می کند و نقاط نورانی پدید می آورد که به تدریج از بدنه ظاهر می شوند و در نقاط خاص تمرکز می یابند.
به این ترتیب با نظمی که ریشه در جهت محور بازار دارد، درخشندگی در سطوح تکثر می یابد. نتیجه فضایی است که تجربه همزمان حال را در پس زمینه گذشته برای بیننده فراهم می کند.
طراحی مبلمان این پروژه، پاسخگوی برآیندی از محدودیت های عملکردی و امنیتی علاوه بر ظرافت و زیبایی شناسی بوده است.
تحریریه معماری آرل
گردآورنده: الهه کاشی
منبع: xemaarchitects